پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقايسه تنظيم هيجاني و تابآوري در كودكان داراي اختلال نارسايي توجه/ فزونکنشی و كودكان عادي انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر توصيفي و از نوع علّي- مقايسهاي بود. جامعه آماري كودكان 6 تا 12 ساله با و بدون اختلال نارسايي توجه/ فزونکنشی شهر اراك بود. 6 چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقايسه تنظيم هيجاني و تابآوري در كودكان داراي اختلال نارسايي توجه/ فزونکنشی و كودكان عادي انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر توصيفي و از نوع علّي- مقايسهاي بود. جامعه آماري كودكان 6 تا 12 ساله با و بدون اختلال نارسايي توجه/ فزونکنشی شهر اراك بود. 61 كودك به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گيري در دسترس و به صورت هدفمند انتخاب شدند (31 کودک با اختلال نارسايي توجه/ فزونکنشی و 30 کودک عادی). شركت كنندگان به فهرست تنظیمهیجانی شیلدز و سیچتی و فرم کوتاه مقیاس توانمندی اجتماعی – هیجانی و تابآوری کودکان- نسخه والدین پاسخ دادند. براي تحليل داده ها از آزمون تحليل واريانس چند متغيري استفاده شد. نتايج پژوهش حاضر نشان داد كودكان داراي اختلال نارسايي توجه/ فزونکنشی در مقايسه با كودكان بدون اختلال نارسايي توجه/ فزونکنشی در تنظيم هيجاني و تابآوري به طور معناداري نمرات پايين تري دارند (P<0/05 ). یافته های این پژوهش اهمیت توجه به آموزش مهارت های تنظیم هیجان و تابآوری در کودکان دارای اختلال نارسايي توجه/ فزونکنشی را آشکار می سازد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگیهای فرزند (مشکلات رفتاری و مهارتهای اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی با نقش میانجیگر ذهنآگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفیـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دارای کمتوانی ذهنی مدارس ابت چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگیهای فرزند (مشکلات رفتاری و مهارتهای اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی با نقش میانجیگر ذهنآگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفیـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دارای کمتوانی ذهنی مدارس ابتدایی کمتوانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 99ـ1398، و مادران آنها بودند. 298 دانشآموز با نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر (1967)، مقیاس مهارت¬هاي اجتماعی ماتسون (1983)، پرسشنامه پنجوجهی ذهنآگاهی (2006) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1980). دادهها با آمار توصیفی، آزمون¬ همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS23 و AMOS23 تحلیل شدند. نتایج حاکی از همبستگی مثبت معناداری بین مهارتهای اجتماعی و ذهن¬آگاهی با بهزیستی روانشناختی بود. همچنین بین مشکلات رفتاری با بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معناداری وجود داشت. بعلاوه نقش میانجی ذهنآگاهی در رابطه ویژگیهای فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت¬های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). از یافتههای پژوهش چنین استنباط می¬شود که با کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مهارت¬های اجتماعی دانشآموزان در مدراس می¬توان زمینه بهبود بهزیستی روانشناختی مادران آنها را ایجاد نمود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر بار شناختی بر اعتماد به دیگران با نقش تعدیلگر تعالی شخصیت است. شرکت کنندگان در تحقیق حاضر که به صورت تجربی اجرا گردید، دانشجویان دانشگاه خلیج فارس بودند. از بین 125 دانشجویی که جهت شرکت در تحقیقات روانشناختی اعلام آمادگی کرده بودند، تعداد 85 چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر بار شناختی بر اعتماد به دیگران با نقش تعدیلگر تعالی شخصیت است. شرکت کنندگان در تحقیق حاضر که به صورت تجربی اجرا گردید، دانشجویان دانشگاه خلیج فارس بودند. از بین 125 دانشجویی که جهت شرکت در تحقیقات روانشناختی اعلام آمادگی کرده بودند، تعداد 85 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده و پس از تکمیل پرسشنامه تعالی شخصیت پاکیزه، در شرایط متفاوت بار شناختی (بدون بار شناختی تا حفظ کردن چهار عدد سه رقمی)، سناریو اعتماد به دیگران را اجرا نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده¬های این پژوهش از شاخصهای آمار توصیفی (انحراف معیار و میانگین) و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی با روش بارون و کینی استفاده شد. یافتهها نشان داد که بار شناختی باعث کاهش اعتماد (482/0 = R) میشود و تعالی شخصیت نقش تعدیلگری در رابطه این متغیرها دارد. با توجه به تحت تاثیر قرار گرفتن اعتماد توسط بار شناختی و کاهش اعتماد و افزایش حجم اطلاعات در عصر حاضر و با توجه به ارتباط اعتماد با سلامت روانی و عدم وجود پژوهش های علمی در این زمینه در ایران شایسته است که تحقیقات بیشتری در رابطه اعتماد و بار شناختی صورت گیرد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی و تاب آوری در زوجین با تعارضات زناشویی انجام شد. این پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماري پژوهش شامل کليه زوجین با تعارضات چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی و تاب آوری در زوجین با تعارضات زناشویی انجام شد. این پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماري پژوهش شامل کليه زوجین با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم در سال 1400 بود. نمونه آماری شامل 40 زوج دارای تعارضات زناشویی بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی هشت جلسه آموزش 90 دقیقه ای ذهن آگاهی مبتني بر شناخت درمانی دریافت نمودند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. براي جمع آوري داده ها، از مقیاس تاب آوری کانر-ديويدسون، مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهاني بهداشت و مقیاس بهزیستی روان شناختی ريف و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درماني افزایش معناداری در تاب آوری (01/0>P)، بهزیستی روان شناختی (01/0>P) و کیفیت زندگی (01/0>P) زوجین با تعارضات زناشویی ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دو ماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P). با توجه به يافته هاي اين پژوهش، برنامه آموزشي ذهن آگاهي مبتني بر شناخت درماني مي تواند به عنوان يک روش موثر موجب افزايش بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و کیفیت زندگی شود.
پرونده مقاله
کودک کار یکی از آسیبهای اجتماعی جامعه امروز است. هدف این پژوهش ارزیابی مدل ساختاری پذیرش بیقید و شرط خود، حساسیت به طرد، تصور از آینده و تجربه مراقبت در کودکی در کودکان کار بود. این مطالعه از نوع همبستگی بود که به روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. از بین کودکان ک چکیده کامل
کودک کار یکی از آسیبهای اجتماعی جامعه امروز است. هدف این پژوهش ارزیابی مدل ساختاری پذیرش بیقید و شرط خود، حساسیت به طرد، تصور از آینده و تجربه مراقبت در کودکی در کودکان کار بود. این مطالعه از نوع همبستگی بود که به روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. از بین کودکان کار شهرهای یزد و اصفهان در سال 1399، 160 نفر به شیوه نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای پذیرش بیقید و شرط چمبرلین و هاگا، حساسیت به طرد داونی و فلدمن، انتظار از آینده مک ویرتر و تجربه مراقبت در کودکی بیفولکو، براون و هریس پاسخ دادند. یافتهها نشان داد که پذیرش بیقید و شرط بر حساسیت به طرد تأثیر منفی معنادار داشت (05/0>P). مراقبت نامناسب در دوره کودکی با تصور از آینده رابطه منفی معنادار و با حساسیت به طرد رابطه مثبت معنادار داشت. همچنین حساسیت به طرد بر تصور از آینده تأثیر منفی معنادار داشت(05/0>P). یافتهها از تأثیر مستقیم پذیرش بیقید و شرط بر تصور از آینده حمایت نکردند. با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت که با بهبود کیفیت مراقبت در کودکی و پذیرش بیقید و شرط خود و کاهش حساسیت به طرد در کودکان کار میتوان به بهبود زندگی آنان کمک کرد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطهای تفکر انتقادی در رابطه بین اهمالکاری و سرمایه روانشناختی کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان تهران در سال 1400-1399 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطهای تفکر انتقادی در رابطه بین اهمالکاری و سرمایه روانشناختی کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان تهران در سال 1400-1399 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر نمونه با روش نمونه گیری طبقهای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، مقیاس اهمالکاری سازمانی صفارینیا و همکاران (1390)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بودند. دادهها توسط نرم افزار SPSS25 و لیزرل تجزیه و تحلیل شد. طبق نتایج به دست آمده بارعاملی مسیر مستقیم تاثیر سرمایه روانشناختی بر اهمالکاری معنادار نبود، اما با میانجیگری تفکر انتقادی این مسیر در سطح 05/0 معنادار شد. سپس برای اصلاح مدل، مسیرهایی که بارعاملی آنها معنادار نبود، حذف شد. در نهایت مدل اصلاح شده دارای برازش مطلوب و مناسبی بود. با توجه به نتایج میتوان گفت هر چقدر فرد از سرمایه روانشناختی و تفکر انتقادی بیشتری بهره داشته باشد، میزان اهمالکاری وی کمتر خواهد بود. بنابراین میتوان با استفاده از راهکارهای اجرایی مناسب جهت افزایش سرمایه روانشناختی کارکنان گامی در جهت کاهش اهمالکاري سازمانی برداشت.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر باهدف مطالعه نقش واسطه اي طرحواره هاي ناکارآمد اوليه در رابطه بين پیوند والدینی و استعداد اعتیاد در دانشجويان دانشگاه بوعلی سینا شهر همدان می باشد. روش انجام پژوهش حاضر توصيفي از نوع همبستگي هست. ازنظر هدف اين پژوهش در زمره تحقيقات کاربردی و ازنظر شيوه جمع آو چکیده کامل
پژوهش حاضر باهدف مطالعه نقش واسطه اي طرحواره هاي ناکارآمد اوليه در رابطه بين پیوند والدینی و استعداد اعتیاد در دانشجويان دانشگاه بوعلی سینا شهر همدان می باشد. روش انجام پژوهش حاضر توصيفي از نوع همبستگي هست. ازنظر هدف اين پژوهش در زمره تحقيقات کاربردی و ازنظر شيوه جمع آوري داده ها در زمره تحقيقات همبستگي است. که به بررسي روابط مستقيم و غیرمستقیم بين متغيرها مي پردازد. جامعه آماري در اين پژوهش 1989 نفر هست که 322 نفر از دانشجويان بهعنوان نمونه و به شيوه نمونه گیری طبقه ای و با رعایت نسبت دانشکده، رشته و جنسیت انتخاب شدند. در اين پژوهش از سه پرسشنامه، پرسشنامه پیوند والدینی(PBI)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحوارههای ناکارآمد اوليه(SQ-SF) و پرسشنامه استعداد اعتیاد نسخه دانشجویان((ASQ-SV استفادهشده است. همچنين از نرمافزارهای SPSS و LISREL در جهت تحليل اطلاعات گردآوریشده استفادهشده است.يافته هاي پژوهش نشان داد که پیوند والدینی (مراقبت پایین والدینی و محافظت بیشازحد) چه بهصورت مستقيم و چه بهصورت غيرمستقيم بهواسطه طرحواره هاي ناکارآمد اوليه بر روي استعداد اعتیاد تأثیرگذار مي-باشند. درنهایت اينکه در این پژوهش نقش واسطه اي طرحواره هاي ناکارآمد اوليه در رابطه بین پیوند والدینی و استعداد اعتیاد در قالب يک مدل ارائه شد، که با توجه به مقادير شاخصهاي بهدستآمده براي اين مدل، ملاحظه گردید که مدل از برازش خوبي برخوردار هست.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روایتدرمانی بر نگرانی از بدریختی بدن و خودکارآمدی ادراکشده دانشآموزان دختر مبتلا به چاقی و اضافه وزن بود. روش پژوهش، نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانشآموزان مبتلا دوره متوسطه دوم مدارس ش چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روایتدرمانی بر نگرانی از بدریختی بدن و خودکارآمدی ادراکشده دانشآموزان دختر مبتلا به چاقی و اضافه وزن بود. روش پژوهش، نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانشآموزان مبتلا دوره متوسطه دوم مدارس شهرستان جلفا در سالتحصیلی 99- 1398 تشکیل دادند. 30 نفر، با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب، و بهصورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش درمان مختص خود را در 8 جلسه 5/1 ساعته دریافت کردند. ابزارهای اندازهگیری، سیاهه نگرانی از تصویر بدن و پرسشنامه خودکارآمدی شرر بودند. تجزیه و تحلیل یافتهها از طریق آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازهگیری مکرر انجام گرفت. میانگین متغیرهای نگرانی از بدریختی بدن و خودکارآمدی ادراکشده گروه آزمایش در پیشآزمون بهترتیب (60/57) و (93/48)؛ و میانگین نگرانی از بدریختی بدن و خودکارآمدی ادراکشده گروه کنترل بهترتیب (40/61) و (20/49) بود. نتایج نشان داد که در پسآزمون، نمره نگرانی از بدریختی بدن گروه آزمایش (40/51) در مقایسه با گروه کنترل (40/64) کاهش یافته (001/0>P)، و نمره خودکارآمدی ادراکشده گروه آزمایش (33/56) نسبت به گروه کنترل (27/49) بیشتر شده است (001/0>P). همچنین نتایج نشان داد که در مرحله پیگیری، اثر روایتدرمانی بر نگرانی از بدریختی بدن (47/51) و خودکارآمدی ادراکشده (47/56) ماندگار است (001/0>P). طبق نتایج بهدست آمده میتوان گفت، روایتدرمانی میتواند بهعنوان روشی موثر در کاهش نگرانی از بدریختی بدن و افزایش خودکارآمدی ادراکشده دانشآموزان دختر مبتلا به چاقی و اضافه وزن مورد استفاده قرار گیرد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش کنترل تکانه، تحریکپذیری و سبک دلبستگی مادران در پیش بینی نشانههای نقص توجه- فزونکنشی کودکان بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 120 نفر از مادران دانش آموزان دارای نقص توجه- فزونکنشی که در سال تحصیلی 99- 1398 در شهر تهران مشغ چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش کنترل تکانه، تحریکپذیری و سبک دلبستگی مادران در پیش بینی نشانههای نقص توجه- فزونکنشی کودکان بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 120 نفر از مادران دانش آموزان دارای نقص توجه- فزونکنشی که در سال تحصیلی 99- 1398 در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از مقیاس کانرز والدین (1999)، مقیاس تحریکپذیری باس و پلامین (1984)، مقیاس کنترل تکانه لینهام (2006) و مقیاس سبکهای دلبستگی کولینز و رید (1999) استفاده شد. جهت تحلیل داده¬ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS- 23 انجام شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که کنترل تکانه، تحریکپذیری و سبک دلبستگی مادران با تبیین 58 درصد از واریانس نمره کل نشانههای نقص توجه- فزونکنشی، قابلیت پیش بینی متغیر ملاک را دارد. این یافتهها توجه جدی درمانگران و روانشناسان به ویژگیهای روانشناختی مادران در اثربخش بودن درمان نشانههای نقص توجه- فزونکنشی کودکان را نشان میدهد.
پرونده مقاله
علیرغم اهمیت امنیت اجتماعی، پژوهش های اندکی به تبیین علّی آن پرداخته اند. از این رو، هدف پژوهش حاضر تبیین علّی امنیت اجتماعی بر اساس روان آزرده گرایی و ارضاء و ناکامی نیازهای بنیادین روانشناختی در گروهی از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بود. مشارکت کنندگان چکیده کامل
علیرغم اهمیت امنیت اجتماعی، پژوهش های اندکی به تبیین علّی آن پرداخته اند. از این رو، هدف پژوهش حاضر تبیین علّی امنیت اجتماعی بر اساس روان آزرده گرایی و ارضاء و ناکامی نیازهای بنیادین روانشناختی در گروهی از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بود. مشارکت کنندگان 291 نفر (170 دختر) از دانشجویان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های روان آزرده گرایی مککری و کاستا (1992)، ارضاء و ناکامی نیازهای بنیادین روانشناختی چن و همکاران (2015) و امنیت اجتماعی گیلبرت و همکاران (2009) را تکمیل کردند. روایی و اعتبار مقیاس های پژوهش با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. به منظور بررسی فرضیههای پژوهش از روش تحلیل مسیر و نرم افزار ایموس 24 استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش مطلوبی دارد. همچنین، نتایج نشان داد که روانآزردهگرایی به طور غیرمستقیم (از طریق واسطه گری ارضاء و ناکامی نیازهای بنیادین روانشناختی)، پیشبینی کننده امنیت اجتماعی است. به طورکلی، نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که برنامه ریزی ها در خصوص امنیت اجتماعی نیازمند توجه هم به صفات شخصیتی و هم به موقعیتهای ایجاد شده توسط این صفات، مانند ارضاء و ناکامی نیازهای بنیادین روانشناختی، است. نتایج بر مبنای شواهد نظری و پژوهشی مورد بحث قرار گرفته است.
پرونده مقاله