هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی با میانجی گری باورهای لذت بری و قدردانی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر اصفهان در سال 1400 بود که در 5 سال اول زندگی زناشویی شان قر چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی با میانجی گری باورهای لذت بری و قدردانی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر اصفهان در سال 1400 بود که در 5 سال اول زندگی زناشویی شان قرار داشتند که از بین آنها 258 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های کیفیت رابطه زناشویی؛ قدردانی مک کالو و همکاران (2002)؛ ذهن آگاهی براون و رایان (2003) و باورهای لذت بری برایانت (2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مدل-یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج رابطه مثبت و معنادار بین ذهن آگاهی، قدردانی و باورهای لذت بری با کیفیت رابطه زناشویی را نشان دادند (001/0p<). همچنین اثر غیرمستقیم باورهای ذهن آگاهی از طریق باورهای لذت بری و قدردانی بر کیفیت رابطه زناشویی و همچنین اثر غیر مستقیم ذهن آگاهی بر قدردانی از طریق باورهای لذت بری مورد تأیید قرار گرفت (05/0p<). بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و روانشناسان در حوزه خانواده از نتایج این پژوهش برای ارتقا کیفیت زندگی زناشویی و فردی خانواده ها استفاده کنند و با بکارگیری تدابیری جهت ارتقا و استفاده از مهارت های ذهن آگاهی، تجارب باورهای لذت بری و قدردانی جهت افزایش کیفیت رابطه زناشویی در کارهای آموزشی و بالینی خویش به کار گیرند.
پرونده مقاله
هدف مطالعه حاضر، بررسی مسیرهای تحولی هوش شناختی در کودکان پیشدبستانی ایرانی جهت پیشگیری یا مداخله زودهنگام بوده است. نمونه موردمطالعه، 433 کودک سالم ایرانی (دختر=47.8 درصد) از پنج شهر شامل تهران، بندرعباس، مشهد، زرند و تبریز و در گستره 48 تا 78 ماهگی بود. جهت سنجش هوش چکیده کامل
هدف مطالعه حاضر، بررسی مسیرهای تحولی هوش شناختی در کودکان پیشدبستانی ایرانی جهت پیشگیری یا مداخله زودهنگام بوده است. نمونه موردمطالعه، 433 کودک سالم ایرانی (دختر=47.8 درصد) از پنج شهر شامل تهران، بندرعباس، مشهد، زرند و تبریز و در گستره 48 تا 78 ماهگی بود. جهت سنجش هوش شناختی، از نسخه سوم فارسی مقیاس هوش اولیه پیشدبستانی وکسلر استفاده شد. از 42 مورد همبستگی موجود ، 22 مورد همبستگی پیرسون مثبت متوسط (.3<r<.7) مشاهدهشد که بیانگر همبستگی درونی بالای مؤلفههای شناختی هست. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین هوش کلامی، هوش عملی و هوش کلی در پسران و دختران وجود ندارد. نتایج آزمون کروسکال-والیس نشان داد که تغییرات معناداری بین مسیر تحولی هوش کلامی، هوش عملی و هوش کلی در دسته های سنی ششماهه وجود دارد که با آزمون تعقیبی گیمز-هاول این تغییرات بهطور دقیق تر بررسی شد. افزایش معنادار (p<.01) هوش شناختی در 48 تا 78 ماهگی، نشان میدهد که این سن، یکی از دورههای حیاتی مرتبط با تحول توانایی شناختی است. مسیرهای تحولی هوش شناختی یافته شده در پژوهش حاضر، میتواند به برنامهریزان و متخصصین کمک کند تا برنامه ریزی سودمندتری جهت اوایل کودکی داشته باشند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطهای خشونت خانگی، تعارض زناشویی، عزتنفس و تاب آوری در رابطه بین انسجام خانوادگی و والدآزاری در دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول و دوم در شهر شهرکرد بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر و پسر متوسطه اول و دوم در شهر شهرکرد و ماد چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطهای خشونت خانگی، تعارض زناشویی، عزتنفس و تاب آوری در رابطه بین انسجام خانوادگی و والدآزاری در دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول و دوم در شهر شهرکرد بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر و پسر متوسطه اول و دوم در شهر شهرکرد و مادران آنان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 779 نفر به روش نمونه-گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکتکنندگان این پژوهش پرسشنامه والد آزاری فرم پسران (PAS-bv)، مقیاس والد آزاری (دختر- مادر)(PAS-gm)، مقیاس مواجهه کودک با خشونت خانگی (VCED)، مقیاس به تعارض زناشویی والدین (PMCS)، پرسشنامه انسجام خانواده (SFC)، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و تاب آوری کانر دیویدسون (CD-RIS)، را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین خشونت خانگی، تعارض زناشویی، انسجام خانوادگی، عزت نفس و تاب آوری با والد آزاری رابطه معناداری وجود دارد. مدل نهایی برازندگی مناسبی را نشان داد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که که انسجام خانوادگی هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق خشونت خانگی، تعارض زناشویی، عزت نفس و تاب آوری بر والد آزاری اثر معنادار دارد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطافپذیری شناختی بیماران مبتلا به وسواسی- اجباری بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه 30 نفر از بیماران دارای نشانگان وسواسی- اجباری چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطافپذیری شناختی بیماران مبتلا به وسواسی- اجباری بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه 30 نفر از بیماران دارای نشانگان وسواسی- اجباری کلینیکهای روانشناسی شهر رشت در سال 1400 بهعنوان نمونه پژوهش در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروهها با پرسشنامه وسواسی- اجباری پادوا توسط ساناویو (1988)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) و سیاهه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) مورد سنجش قرار گرفتند. پس از 10 جلسه 90 دقیفهای درمان شناختی- رفتاری برای گروه آزمایش، مجدداً شرکتکنندگان به پرسشنامه پژوهش پاسخ دادند. یافتههای بهدست آمده نشان داد درمان شناختی- رفتاری بهطور معناداری باعث کاهش دشواری در تنظیم هیجان (عدمپذیرش پاسخهای هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، نبود آگاهی هیجانی، راهبردهای محدود، نبود وضوع هیجانی) و افزایش انعطافپذیری شناختی شده است (001/0>P). با توجه به مشکلاتی که بیماران مبتلا به وسواس در ابعاد هیجانی و شناختی دارند، لازم است در فرایند درمان بیماران به این موارد بیشتر توجه گردد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش تعیین رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه با تعللورزی تحصیلی با نقش میانجی ویژگیهای شخصیتی و کمالگرایی بود. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی و به روش مدل معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه خلیج فارس در سال 1400 به تعداد 8 چکیده کامل
هدف پژوهش تعیین رابطه طرحوارههای ناسازگار اولیه با تعللورزی تحصیلی با نقش میانجی ویژگیهای شخصیتی و کمالگرایی بود. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی و به روش مدل معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه خلیج فارس در سال 1400 به تعداد 8640 نفر تشکیل داد. 301 نفر از دانشجویان با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و پرسشنامههای طرحوارههای ناسازگار (ISQ)، مقیاس اهمالكاری فعال (APS)، مقیاس اهمالکاری غیرفعال (PPS)، پرسشنامه شخصیتی هگزاکو (HPQ) و پرسشنامه ساختارهای کمالگرايی چندبعدی (MPCQ) را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد رابطه مستقیم متغیر طرحواره ناسازگارانه با کمالگرایی و طرحواره ناسازگار با ویژگیهای شخصیت معنادار است. همچنین رابطه مستقیم ویژگیهای شخصیت با تعللورزی تحصیلی معنادار بود اما رابطه مستقیم کمالگرایی با تعللورزی تحصیلی معنادار نبود. همچنین روابط غیرمستقیم طرحواره ناسازگار با تعللورزی تحصیلی از طریق ویژگیهای شخصیت معنادار بود اما روابط غیرمستقیم طرحواره ناسازگار با تعللورزی تحصیلی از طریق کمالگرایی معنادار نبود. بر اساس یافتههای تحقیق نتیجه میگیریم که طرحوارههای ناسازگار از طریق ویژگیهای شخصیتی به خوبی با تعللورزی تحصیلی ارتباط پیدا میکنند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی پیشبینی تعارضات زناشویی دانشجویان بر اساس نیازهای اساسی بود. پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل 4 دانشگاه آزاد شهر تهران در سال 1398 بود. حجم نمونه به تعداد 172 دانشجو شامل 131 زن و 4 چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی پیشبینی تعارضات زناشویی دانشجویان بر اساس نیازهای اساسی بود. پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل 4 دانشگاه آزاد شهر تهران در سال 1398 بود. حجم نمونه به تعداد 172 دانشجو شامل 131 زن و 41 مرد با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای و در داخل هر خوشه با استفاده از روش نمونهگیری مبتنی بر هدف، انتخاب شد. دادهها با استفاده از پرسشنامههای تعارضات زناشویی (MCQ) و نیازهای اساسی گلاسر(GBNQ) گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافتهها نشان داد که میان میزان ارضاشدگی و نیازهای اساسی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همبستگی میان تعارضات زناشویی با نیاز به عشق و تعلق خاطر و نیاز به تفریح منفی و معنادار است. همبستگی میان 5 نیاز اساسی مثبت و معنادار است؛ لذا تعارضات زناشویی با استفاده از نیازهای اساسی قابل پیشبینی است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین پیشبینی اختلالهای شخصیت بر اساس ترومای پیچیده و روابط موضوعی با نقش میانجیگری توانمندی ایگو انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دبیری دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400 -1399 شامل شد. چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین پیشبینی اختلالهای شخصیت بر اساس ترومای پیچیده و روابط موضوعی با نقش میانجیگری توانمندی ایگو انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دبیری دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400 -1399 شامل شد. شرکتکنندگان 161 نفر دختر و پسر بودند که به روش نمونهگیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش از مصاحبه بالینی ساختاریافته برای محور 2 (اختلالات شخصیت) (SCID-II)، پرسشنامه روابط ابژه بل (BORI)، پرسشنامه ترومای دوره کودکی (CTQ) و مقیاس توانمندی ایگو (EES) استفاده شد. دادههای از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شد. یافتهها نشان داد؛ ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی ایگو، اختلالهای شخصیت در دانشجو معلمان را پیشبینی میکنند. بین اختلالهای شخصیت و ترومای پیچیده، بین اختلالهای شخصیت و روابط ابژه و بین اختلالهای شخصیت و توانمندی ایگو در دانشجو معلمان رابطه وجود دارد. همچنین روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی ایگو، اختلالهای شخصیت در دانشجو معلمان را پیشبینی میکنند. بهطور کلی زمانی که ترومای پیچیده و روابط موضوعی ضعیف با والدین از دوران کودکی در دانشجو معلمان شکل گرفته شده باشد، ایگو هم ضعیف رشد میکند و در نتیجه فرد در معرض اختلالهای شخصیت قرار خواهد گرفت.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسي و مقايسه تابآوري و حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان نابارور دارای انگ ناباروری بالاو پایین انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر توصيفي و از نوع علي مقايسهاي بود. جامعه آماري زنان نابارور مراجعه كننده به مركز ناباروري رويان جهاد دانشگاهي اراك در سال ۱۴۰۱ ب چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسي و مقايسه تابآوري و حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان نابارور دارای انگ ناباروری بالاو پایین انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر توصيفي و از نوع علي مقايسهاي بود. جامعه آماري زنان نابارور مراجعه كننده به مركز ناباروري رويان جهاد دانشگاهي اراك در سال ۱۴۰۱ بودند. ۹۸ زن نابارور به عنوان نمونه پژوهش به روش نمونه گيري در دسترس و به صورت هدفمند انتخاب شدند (۴۹ زن نابارور دارای انگ ناباروری بالا و ۴۹ زن نابارور دارای انگ ناباروری پایین). شركت كنندگان به پرسشنامه انگ ناباروري ادراک شده، مقياس تاب آوري و مقياس چندبعدي حمايت اجتماعي ادراك شده پاسخ دادند. براي تحليل داده ها از آزمون تحليل واريانس چند متغيري استفاده شد. نتايج پژوهش حاضر نشان داد زنان نابارور دارای انگ ناباروری بالادر مقايسه با زنان نابارور دارای انگ ناباروری پایین در تابآوري و حمایت اجتماعی ادراک شده به طور معناداري نمرات پايين تري دارند (P<0/05). یافته های این پژوهش اهمیت توجه به عوامل روانی- اجتماعی در مقابله با انگ ناباروری را روشن می سازد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر طراحی پروتکل مشاوره توانبخشی مبتنی بر رواندرمانی پویشی کوتاهمدت بر اساس تجارب افراد دارای آلبینیسم بود. نوع پژوهش حاضر ترکیبی، از نوع کاربردی و در بخش کیفی به روش تحلیل محتوا بود. جامعه آماری این پژوهش افراد دارای آلبینیسم در سال 1399 بودند. تعداد 1 چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر طراحی پروتکل مشاوره توانبخشی مبتنی بر رواندرمانی پویشی کوتاهمدت بر اساس تجارب افراد دارای آلبینیسم بود. نوع پژوهش حاضر ترکیبی، از نوع کاربردی و در بخش کیفی به روش تحلیل محتوا بود. جامعه آماری این پژوهش افراد دارای آلبینیسم در سال 1399 بودند. تعداد 13 نفر از افراد دارای آلبینیسم به شکل هدفمند برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها در بخش کیفی از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد و دادهها با نرمافزار MAXQDA تحلیل شدند. بهمنظور سنجش روایی محتوایی پروتکل تدوین شده از ضریب روایی لاوشه استفاده شد. تعداد 3 مضمون اصلی و 29 مضمون فرعی از مصاحبهها حاصل شد. سپس با بررسی و مطالعه متون مرتبط با درمانهای پویشی، پروتکل مشاوره توانبخشی مبتنی بر رواندرمانی پویشی کوتاهمدت در 3 فاز تدوین شد و جهت بررسی روایی محتوایی در اختیار 9 نفر از رواندرمانگران پویشی کوتاهمدت گرفت. باتوجهبه تأیید این پروتکل آموزشی توسط متخصصان، میتوان از پروتکل تهیه شده بهعنوان یک مداخله توانبخشی برای افراد دارای آلبینیسم استفاده کرد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش شناخت نقش واسطهاي خودانتقادي در رابطه بين خودشیفتگی و افکار خودکشی در نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه نوجوانان دختر و پسر (14 تا 18 سال) شهر ایلام بود که 374 نفر با استفاده از فرم تعیین حجم نمونه کوکران بهروش در دسترس چکیده کامل
هدف از پژوهش شناخت نقش واسطهاي خودانتقادي در رابطه بين خودشیفتگی و افکار خودکشی در نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه نوجوانان دختر و پسر (14 تا 18 سال) شهر ایلام بود که 374 نفر با استفاده از فرم تعیین حجم نمونه کوکران بهروش در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات این پژوهش از طریق مقیاسهای خودانتقادی تامپسون 2004 (LOSC)، افکار خودکشی بک 1979 (BSSI) و سیاهه خودشیفتگی آمز 2006 (NPI-16) جمعآوری شد. از تحلیل معادلات ساختاری (SEM) و آزمون سوبل برای تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم خودشیفتگی و افکار خودکشی (001/0=P)، خودشیفتگی و خودانتقادی (005/0=P)، خودانتقادی و افکار خودکشی (002/0=P) و اثر غیرمستقیم خودشیفتگی و افکار خودکشی با میانجیگری خودانتقادی معنادار است. مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج پژوهش نشان داد که بین خودشیفتگی با افکار خودکشی بر اساس نقش میانجی خودانتقادی در نوجوانان رابطه معنادار وجود دارد. بهعبارت دیگر با افزایش خودانتقادی در نوجوانان خودشیفته، میزان افکار خودکشی افزایش مییابد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف مطالعة اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر راهبردهای نظمجوییِ شناختی هیجان دانشآموزان دختر تیزهوش انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود و جامعة آماری، دانشآموزان دختر مشغول به تحصیل در مدارس ت چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مطالعة اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر راهبردهای نظمجوییِ شناختی هیجان دانشآموزان دختر تیزهوش انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود و جامعة آماری، دانشآموزان دختر مشغول به تحصیل در مدارس تیزهوشان شهر تهران (متوسطة دورة دوم) در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۹۹ بودند، که با روش نمونهگیری در دسترس، دانشآموزان پایة دهم دبیرستان فرزانگان تهران(۱۷۰ نفر)، انتخاب شده و پرسشنامة نظمجویی شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل نمودند. از بین آنها ۳۲ نفر که نمرههای پایینی در راهبردهای انطبافی داشتند، به عنوان گروه نمونه مشخص و به صورت تصادفی، به دو گروه ۱۶ نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. به گروه آزمایش در ۱۲ جلسه ۷۰ دقیقه ای (دوبار در هفته)، مهارت های مقابله با اضطراب و افسردگی و مدیریت استرس آموزش داده شد و گروه کنترل، آموزشی دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزش و همچنین پس از گذشت یک ماه و نیم در مرحلة پیگیری، پرسشنامه مذکور برای هر دو گروه اجرا شد. یافتهها: تحلیل داده ها با استفاده از روش «تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر» نشان داد، آموزش مهارتهای زندگی در دانشآموزان تیزهوش به صورت معنادار و پایدار، استفاده از راهبردهای انطباقی نظمجویی شناختی هیجان را افزایش و استفاده از راهبردهای غیر انطباقی نظمجویی شناختی هیجان را کاهش میدهد. نتیجه: استفاده از آموزش مهارت های زندگی میتواند در افزایش استفاده از راهبردهای انطباقی نظمجویی شناختی هیجان و کاهش راهبردهای غیر انطباقی آن موثر واقع شود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناخت شیوع مشکلات روانشناختی مادران کودکان مبتلا به کاستیتوجه- بیشفعالی (ADHD) در دوره کووید 19 و نقش حمایت اجتماعی ادراک شده، حل مسئله اجتماعی و تابآوری در پیشبینی آن بود. جامعه آماری شامل کل مادران کودکان ADHD در شهرستانهای ملایر و رشت بود. حجم چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناخت شیوع مشکلات روانشناختی مادران کودکان مبتلا به کاستیتوجه- بیشفعالی (ADHD) در دوره کووید 19 و نقش حمایت اجتماعی ادراک شده، حل مسئله اجتماعی و تابآوری در پیشبینی آن بود. جامعه آماری شامل کل مادران کودکان ADHD در شهرستانهای ملایر و رشت بود. حجم نمونه تعداد 136 مادر کودکان ADHD در رشت و ملایر در سال 1400 بهصورت در دسترس انتخاب شدند. مقیاسهای افسردگی، اضطراب، استرس، حمایت اجتماعی ادراکشده چندبعدی، فرم کوتاه سیاهه حل مسئله اجتماعی تجدیدنظر شده و مقیاس تابآوری را تکمیل کردند. جهت تحلیل دادهها، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج توصیفی نشان داد که از میان مادران 91/41 درصد دارای افسردگی متوسط تا بسیار شدید، 82/58 درصد دارای اضطراب متوسط تا بسیار شدید و 27/49 درصد دارای استرس متوسط تا بسیار شدید بودند. نتایج رگرسیون گام به گام به ترتیب نقش معنادار سبکهای حل مسئله اجتماعی منفی، سبکهای حل مسئله اجتماعی مثبت، تابآوری و حمایت اجتماعی ادراک شده را در پیشبینی مشکلات روانشناختی (افسردگی، اضطراب و استرس) مادران کودکان ADHD در دوره کووید 19 تأیید کرد (01/0>p). بر اساس نتایج، تقویت حمایت اجتماعی و برنامههای روانشناختی مبتنی بر ارتقای حل مسئله اجتماعی و تابآوری برای مادران کودکان ADHD مفید واقع خواهد شد.
پرونده مقاله