پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی و تداوم اثر مداخله شفقت خود، بر تکانشگری دانشجویان دچار شکست عاطفی انجام شد. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه های شیراز بود که در سال چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی و تداوم اثر مداخله شفقت خود، بر تکانشگری دانشجویان دچار شکست عاطفی انجام شد. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه های شیراز بود که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل در دانشگاه بودند. با روش نمونه گیری در دسترس، 27 نفر از دانشجویان (12 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) که مطابق با ملاک های ورود و خروج بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های شفقت خود نف و تکانشگری بارات (BIS-11)، در سه مرحله استفاده شد. در گروه آزمایشی مداخله ی شفقت خود نف (در 8 جلسه ی 60 دقیقه ای) اجرا شد اما در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله ی شفقت خود در کاهش تکانشگری دانشجویان دچار شکست عاطفی اثربخش بود و این اثربخشی در دوره ی پیگیری یک ماهه نیز تداوم داشت. شفقت خود می تواند از طریق تخفیف احساسات ناخوشایند ناشی از افت ارزش خود و حرمت خود که به دنبال وقوع شکست اتفاق می افتد و هم چنین با افزایش خودآگاهی و خودکنترلی سبب کاهش تکانشگری شود.
پرونده مقاله
با توجه به آمار بالای خودزنی در سال 1400 در نوجوانان و اثر مخرب آن، پژوهش حاضر با هدف تأثیرسنجی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودانتقادگری و شفقت خود نوجوانان با سابقه رفتارهای خودزنی انجام شد. پژوهش حاضر، آزمایشی از نوع تک آزمودنی با چند خط پایه بود. جامعه هدف دختران مراجعه چکیده کامل
با توجه به آمار بالای خودزنی در سال 1400 در نوجوانان و اثر مخرب آن، پژوهش حاضر با هدف تأثیرسنجی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودانتقادگری و شفقت خود نوجوانان با سابقه رفتارهای خودزنی انجام شد. پژوهش حاضر، آزمایشی از نوع تک آزمودنی با چند خط پایه بود. جامعه هدف دختران مراجعهکننده به مراکز آموزش و پرورش شهر شیراز در سال 1400 بودند که به عنوان نمونه سه نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سیاهه رفتارها و کارکردهای خودجرحی (ISAS) کلونسکی و گلن (2009)، مقیاس خودانتقادی (FSCRS)گیلبرت و همکاران (2004)، مقیاس شفقت خود(SCS) نف (2003) و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیت (SCID5PD) فرست (2014) بود. هر یک از افراد بهصورت تصادفی در یکی از دورههای دو، سه و یا 4 هفتهای در مرحله خط پایه قرار گرفتند. سپس 16 جلسه درمان برای نوجوانان و 5 جلسه درمان والدین اجرا شد و در نهایت یک پیگیری یک ماهه اجرا شد. رفتاردرمانی دیالکتیک در کاهش خودانتقادگری و افزایش شفقت خود در هر سه مراجع بعد از درمان، مؤثر بود؛ اما پایداری اثر درمان فقط برای مراجع اول و دوم باقی ماند که والدین حضور منظم و فعال در جلسات درمان داشتند. بهنظر میرسد بهکارگیری مهارتهای رفتاردرمانی دیالکتیک در صورت همکاری و حمایت والدین میتواند با کاهش خودانتقادی و افزایش شفقت خود نوجوانان دختر با سابقه رفتارهای خودزنی همراه باشد.
پرونده مقاله