هدف پژوهش حاضر تعيين نقش واسطهگري خودتنظيمي تحصيلي در ارتباط بين اميد به تحصيل و ابعاد رويکرد به يادگيري بود. جامعة آماري پژوهش حاضر تمام دانش آموزان متوسطه دوم منطقه ششده و قره بلاغ بودند که در سال تحصيلي 96-95 مشغول به تحصيل بودند. شرکت کنندگان پژوهش 348 نفر از دانش آ چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعيين نقش واسطهگري خودتنظيمي تحصيلي در ارتباط بين اميد به تحصيل و ابعاد رويکرد به يادگيري بود. جامعة آماري پژوهش حاضر تمام دانش آموزان متوسطه دوم منطقه ششده و قره بلاغ بودند که در سال تحصيلي 96-95 مشغول به تحصيل بودند. شرکت کنندگان پژوهش 348 نفر از دانش آموزان دختر (223) و پسر ( 125) بودند که به شيوه نمونه گيري تصادفي خوشه اي انتخاب شدند و به پرسشنامه هاي خودتنظيمي تحصيلي (بوفارد و همکاران، 1995)، پرسشنامه اميد به تحصيل (خرمائي و کمري، 1396) و مقياس رويکرد به يادگيري (اليوت و همکاران، 1999) پاسخ دادند. به منظور پاسخگويي به فرضيه هاي پژوهش از مدل يابي معادلات ساختاري و نرم افزار AMOS 22 استفاده شد. نتايج نشان داد که اميد به تحصيل هم به صورت مستقيم و هم به طور غيرمستقيم و از طريق خودتنظيمي تحصيلي، پيش بيني کنندة رويکرد به يادگيري بود. در مجموع، نتايج پژوهش حاضر بيانگر اهميت و نقش متغير اميد به تحصيل در افزايش خودتنظيمي تحصيلي و افزايش رويکردهاي انطباقي است. با توجه به نقش سازگارانه اميد به تحصيل ضروري است که متوليان تعليم و تربيت به آموزش اينگونه توانمندي ها به دانش آموزان توجه ويژه داشته باشند. همچنين افزايش نگرش منفي نسبت به تحصيل و کاهش انتظار مثبت نسبت به تحصيل در جامعة کنوني نيز ضرورت پرداختن و آموزش توانمندي هايي همچون اميد را دوچندان مي سازد.
پرونده مقاله
هدف از اين پژوهش بررسي رابطه علّي خودتنظيمي با تاب آوري تحصيلي با توجه به نقش واسطه اي انگيزش خودمختار است. جامعه آماري اين پژوهش را دانشجويان کارشناسي دانشگاه هاي دولتي تهران در سال تحصيلي 97-98 تشکيل مي دادند. از اين جامعه 360 نفر انتخاب شدند. شيوه نمونه گيري به صورت چکیده کامل
هدف از اين پژوهش بررسي رابطه علّي خودتنظيمي با تاب آوري تحصيلي با توجه به نقش واسطه اي انگيزش خودمختار است. جامعه آماري اين پژوهش را دانشجويان کارشناسي دانشگاه هاي دولتي تهران در سال تحصيلي 97-98 تشکيل مي دادند. از اين جامعه 360 نفر انتخاب شدند. شيوه نمونه گيري به صورت تصادفي خوشه اي انجام گرفت. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه خود تنظيمي بوفارد (1995)، پرسشنامه انگيزش تحصيلي والرند (1989)، و پرسشنامه تاب آوري تحصيلي مارتين (2003) بودند. داده ها با استفاده از مدل يابي روابط علّي (تحليل مسير) مورد تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد که خودتنظيمي بر تاب آوري اثر مستقيم و معنادار دارد، به اين معني که افزايش خودتنظيمي در يادگيرندگان ميتواند موجب ارتقاء تاب آوري در آنان شود. همچنين رابطه انگيزش خودمختار و تاب آوري مستقيم و منفي است که بدليل انگيزش بيروني است و نشان دهنده آن است انگيزش غير خودمختار تاب آوري تحصيلي را کم مي کند. علاوه براين چون رابطه کل متغير خودتنظيمي کمتر از رابطه مستقيم آن با تاب آوري است، احتمال نقش ميانجي انگيزش خودمختار منتفي نمي باشد. بنابراين نه تنها تاب آوري يادگيرندگان به گونه مستقيم از طريق خودتنظيمي قابل پيش بيني است بلکه اين رابطه از طريق انگيزش خودمختار تحصيلي نيز ميانجيگري مي شود.
پرونده مقاله