هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه اهداف پیشرفت الیوت و همکاران (2011) در دو گروه دانشآموزان مقطع متوسطه اوّل و مقطع متوسطه دوّم بود. جهت بررسی روایی و اعتبار این پرسشنامه در گروه دانشآموزان دوره اوّل متوسطه، 279 نفر از دانشآموزان این دوره در شهرستان ا چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه اهداف پیشرفت الیوت و همکاران (2011) در دو گروه دانشآموزان مقطع متوسطه اوّل و مقطع متوسطه دوّم بود. جهت بررسی روایی و اعتبار این پرسشنامه در گروه دانشآموزان دوره اوّل متوسطه، 279 نفر از دانشآموزان این دوره در شهرستان اوز واقع در جنوب استان فارس که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به نسخه الکترونیکی پرسشنامههای اهداف پیشرفت (الیوت و همکاران، 2011) و انگیزه درونی (چوی و همکاران، 2010) پاسخ دادند. همچنین، برای بررسی روایی و اعتبار این ابزار در گروه دانشآموزان دوره دوّم متوسطه، 420 نفر از دانشآموزان این دوره در همان شهرستان و سال تحصیلی با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به نسخه الکترونیکی پرسشنامههای اهداف پیشرفت (الیوت و همکاران، 2011)، خودتنظیمی تحصیلی (پینتریچ و دیگروت، 1990) و درگیری تحصیلی (ریو، 2013) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS-16 و AMOS-21 تحلیل شدند. روایی محتوایی، سازه و همگرا پرسشنامه مذکور به ترتیب با استفاده از نظر متخصصان روانشناسی تربیتی، تحلیل عاملی تأییدی و ضرایب همبستگی نمرات مؤلفهها با متغیرهای مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. بهمنظور بررسی اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. متخصصان معرف بودن مادههای پرسشنامه را برای سنجش اهداف پیشرفت موجود در مدل 6 عاملی ارائه شده توسط الیوت و همکاران (2011) تأیید کردند. آزمون مدل اهداف پیشرفت شامل مؤلفههای تکلیفگرایی، تکلیفگریزی، خودگرایی، خودگریزی، دگرگرایی و دگرگریزی تأییدکننده ساختار شش عاملی این پرسشنامه همسو با پژوهش اصلی است. همچنین ارتباط منطقی مؤلفههای اهداف پیشرفت با متغیرهای مرتبط از روایی همگرای این پرسشنامه حکایت دارد. علاوه بر آن ضرایب آلفای کرونباخ تأییدکننده اعتبار پرسشنامه است. در مجموع، یافتههای پژوهش نشان میدهد که نسخه فارسی پرسشنامه مذکور از شاخصهای روانسنجی مناسبی برای اندازهگیری 6 مؤلفه اهداف پیشرفت در دو گروه دانشآموزان دوره اوّل و دوّم متوسطه برخوردار است و کارایی لازم را برای اندازهگیری اهداف پیشرفت دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آزمایش مدل رابطه التزام تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی، غیبت از مدرسه و عملکرد تحصیلی با میانجیگری پایستگی تحصیلی در دانشآموزان دوره متوسطه دوم استان ایلام انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پایه یازدهم مقطع متوسطه اس چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آزمایش مدل رابطه التزام تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی، غیبت از مدرسه و عملکرد تحصیلی با میانجیگری پایستگی تحصیلی در دانشآموزان دوره متوسطه دوم استان ایلام انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پایه یازدهم مقطع متوسطه استان ایلام بود. نمونه تحقیق شامل 625 نفر بود که با روش خوشهای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای التزام تحصیلی ریو و تسنگ (2011)، پایستگی تحصیلی مارتین و مارش (2008) و اهمالکاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) جمعآوری شد. برای محاسبه نتایج از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. شاخصهای مدل نشان داد که مدل برازنده دادههاست. نتایج نشان داد که بین التزام تحصیلی با پایستگی تحصیلی، پایستگی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانشآموران رابطه مستقیم مثبت و معناداری وجود دارد. بین پایستگی تحصیلی با اهمالکاری تحصیلی و غیبت از مدرسه دانشآموزان و اهمالکاری تحصیلی با عملکرد تحصیلی و غیبت از مدرسه با عملکرد تحصیلی رابطه مستقیم منفی و معناداری وجود دارد. بین التزام تحصیلی با اهمالکاری تحصیلی و غیبت از مدرسه با میانجیگری پایستگی تحصیلی رابطه غیرمستقیم منفی و عملکرد تحصیلی رابطه غیرمستقیم مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین پایستگی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان از طریق اهمالکاری تحصیلی و غیبت از مدرسه رابطه چندگانه غیرمستقیم معنادار وجود دارد. نتایج حاکی از تأیید نقش میانجیگری پایستگی تحصیلی بین التزام تحصیلی با غیبت از مدرسه، اهمالکاری تحصیلی و عملکرد تحصیلی است.
پرونده مقاله
متغیرهای متعددی در رابطه بین دانشآموز و مدرسه نقش داشته و آن را تحت تأثیر قرار میدهند. ااین پژوهش با هدف ارائه الگوی پیوند با مدرسه بر اساس سبکهای هویت و جوّ مدرسه با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دوره متوسطه اول شهر کنگا چکیده کامل
متغیرهای متعددی در رابطه بین دانشآموز و مدرسه نقش داشته و آن را تحت تأثیر قرار میدهند. ااین پژوهش با هدف ارائه الگوی پیوند با مدرسه بر اساس سبکهای هویت و جوّ مدرسه با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دوره متوسطه اول شهر کنگاور به تعداد 3600 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 بود. به این منظور تعداد 520 نفر از دانشآموزان با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند و پرسشنامههای پیوند با مدرسه رضاییشریف و همکاران (1393)، جومدرسه لی و همکاران (2017)، سبک هویت برزونسکی (1992) و خودکارآمدی تحصیلی جینکس و مورگان (2003) را به صورت الکترونیکی تکمیل کردند. پس از گردآوری داده ها، مدلیابی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پیشنهادی و فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که جومدرسه و سبک هویت با خودکارآمدی تحصیلی و پیوند با مدرسه رابطه معنیدار و مثبت دارد. همچنین سبک هویت و جو مدرسه از طریق خودکارآمدی بر پیوند با مدرسه اثرگذار است. با توجه به برازش مدل تدوین شده، یافتهها نشان میدهد توجه داشتن به متغیرهای سبکهویت، جومدرسه و خودکارآمدی، میتواند به افزایش پیوند با مدرسه در دانشآموزان منجر شود. در جهت بهبود پیوند با مدرسه، توجه به سبکها هویت خودکارآمدی تحصیلی و جو مدرسه ضروری به نظر میرسد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود که با هدف تعیین رابطه شایستگی اجتماعی-هیجانی با تابآوری تحصیلی، با توجه به نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی و امیدواری تحصیلی در نمونهای از دانشآموزان ایرانی اجرا شد. در این پژوهش 283 نفر دانشآموز رشته علوم انسانی به روش نمونهگیری چکیده کامل
پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود که با هدف تعیین رابطه شایستگی اجتماعی-هیجانی با تابآوری تحصیلی، با توجه به نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی و امیدواری تحصیلی در نمونهای از دانشآموزان ایرانی اجرا شد. در این پژوهش 283 نفر دانشآموز رشته علوم انسانی به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. متغیرها با استفاده از پرسشنامههای شایستگی اجتماعی-هیجانی (زو و ای، 2012)، تابآوری تحصیلی کاسیدی (2016) خودکارآمدی تحصیلی (جمالی و همکاران، 2013) و امیدواری اشنایدر(2000) اندازه گیری شدند. تحلیل آماری دادهها به کمک نرمافزار AMOS و با روش تحلیل مسیر انجام شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد مدل نظری با دادهها برازش مطلوب دارد. به علاوه بین شایستگی اجتماعی-هیجانی با تابآوری (36/0=r)، خودکارآمدی تحصیلی (53/0=r) و امیدواری (47/0=r) با تابآوری تحصیلی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی و امیدواری نیز در رابطه بین این دو متغیر تأیید شد. چشم-انداز این پژوهش ایجاد زمینه برای انجام تحقیقات آزمایشی در راستای متغیرهای پژوهش است تا اثربخشی مداخلات مبتنی بر شایستگی اجتماعی-هیجانی بر تابآوری تحصیلی با در نظر گرفتن متغیرهای تعدیل کننده مورد بررسی قرار گیرد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه میان افسردگی و رضایت زناشویی با نقش واسطهای تمایز خود در زنان متأهل از منطقه 2 شهرداری شهر اهواز انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و از طریق مدلیابی معادلات ساختاری به روش همبستگی چندمتغیری انجام
شد. 260 زن متأهل شهر اهواز در سال چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه میان افسردگی و رضایت زناشویی با نقش واسطهای تمایز خود در زنان متأهل از منطقه 2 شهرداری شهر اهواز انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و از طریق مدلیابی معادلات ساختاری به روش همبستگی چندمتغیری انجام
شد. 260 زن متأهل شهر اهواز در سال 1399 به شيوه نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند. ابزارهاي مورد استفاده سیاهههای تمایز خود (اسکورن و فریندلندر، 1998)، رضایت زناشویی انریچ (به نقل از سلیمانیان، 1373) و افسردگی بک (بک و همکازان، 1996) بود. برای تحلیل دادهها از روش الگویابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات واسطهای از روش بوت استراپ استفاده شد. تحلیلهای الگویابی معادلات ساختاری تأیید کرد که برازندگی مدل پیشنهادی مناسب است. نتایج حاکی از آن بود که نشانگان افسردگی به صورت مستقیم بر متغیر رضایت زناشویی تأثیر میگذارد (001/0 =p) و همچنین نتایج مربوط به تحلیل مسیرهای غیر مستقیم نشان داد که نشانگان افسردگی از طریق میانجیگری تمایز خود و خردهمقیاسهای آن (جدایی عاطفی، واکنش هیجانی، جایگاه من و آمیختگی با دیگران) بر رضایت زناشویی تأثیرگذار بوده است (001/0 =p). با توجه به بحث تمایزیافتگی، بهنظر میرسد آشنا کردن زوجین با این متغیر در زمان ازدواج به رضایت بیشتری در ازدواج و رابطه زناشویی آنان منجر میشود.
پرونده مقاله
شیوع جهانی و بیسابقهی بیماری COVID-19 همراه با افزایش پریشانی روانشناختی در افراد، تهدیدی جدی بر سلامت عمومی محسوب میشود. بررسی مدل ساختاری عوامل روانشناختی مرتبط با COVID-19، همچنین نپرداختن پژوهشهای پیشین به این موضوع به شیوه حاضر در این مطالعه اهمیت بسزای چکیده کامل
شیوع جهانی و بیسابقهی بیماری COVID-19 همراه با افزایش پریشانی روانشناختی در افراد، تهدیدی جدی بر سلامت عمومی محسوب میشود. بررسی مدل ساختاری عوامل روانشناختی مرتبط با COVID-19، همچنین نپرداختن پژوهشهای پیشین به این موضوع به شیوه حاضر در این مطالعه اهمیت بسزایی دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسی مدلیابی معادلات ساختاری و نقش تعدیلکنندگی جنسیت در رابطهی پنج عامل بزرگ شخصیت و پریشانی روانشناختی در بهبودیافتگان بستری بیماری COVID-19 (تعداد=705 نفر؛ دامنه سنی 25-80سال، زنان=20%/63 ، میانگین سنی=32/41، انحراف استاندارد=05/11) به شیوه نمونه گیری داوطلبانی و اینترنتی صورت گرفت. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه پنج عامل شخصیت_فرم کوتاه (BFI-S) و مقیاس پریشانی روانشناختی (K10) بود. از نرمافزار R بهمنظور تحلیل دادهها استفاده شد. گشودگی در زنان باعث بالا رفتن پریشانی ولی در مردان باعث کاهش پریشانی شده است و اثر گشودگی روی پریشانی در دو گروه مردان و زنان ازنظر آماری اختلاف معنیداری داشته (002/0=P)، همچنین برونگرایی در مردان با کاهش پریشانی همراه بوده است (000/0= P)، بنابراین، جنسیت تعدیلگر این روابط میباشد. این نتایج با تبیین فرایند ابتلا به پریشانی روانشناختی با درنظرگرفتن عوامل شخصیتی و نقش کلیدی جنسیت بهعنوان تعدیلگر و لزوم توجه به رویکردهای مداخلهای باهدف کاهش اثرات پریشانی روانشناختی به ادبیات پژوهشی میافزاید.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی و تداوم اثر مداخله شفقت خود، بر تکانشگری دانشجویان دچار شکست عاطفی انجام شد. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه های شیراز بود که در سال چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی و تداوم اثر مداخله شفقت خود، بر تکانشگری دانشجویان دچار شکست عاطفی انجام شد. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه های شیراز بود که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل در دانشگاه بودند. با روش نمونه گیری در دسترس، 27 نفر از دانشجویان (12 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) که مطابق با ملاک های ورود و خروج بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های شفقت خود نف و تکانشگری بارات (BIS-11)، در سه مرحله استفاده شد. در گروه آزمایشی مداخله ی شفقت خود نف (در 8 جلسه ی 60 دقیقه ای) اجرا شد اما در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله ی شفقت خود در کاهش تکانشگری دانشجویان دچار شکست عاطفی اثربخش بود و این اثربخشی در دوره ی پیگیری یک ماهه نیز تداوم داشت. شفقت خود می تواند از طریق تخفیف احساسات ناخوشایند ناشی از افت ارزش خود و حرمت خود که به دنبال وقوع شکست اتفاق می افتد و هم چنین با افزایش خودآگاهی و خودکنترلی سبب کاهش تکانشگری شود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت اضطراب امتحان بر ذهنآگاهی، انعطافپذیری روانشناختی و تابآوری در دانشآموزان دارای اضطراب امتحان بود. پژوهش حاضر از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و جامعهی آماری پژوهش شامل دانشآموزان دختر مقطع متوسطه چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت اضطراب امتحان بر ذهنآگاهی، انعطافپذیری روانشناختی و تابآوری در دانشآموزان دارای اضطراب امتحان بود. پژوهش حاضر از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و جامعهی آماری پژوهش شامل دانشآموزان دختر مقطع متوسطهی اول شهرستان رشت در سال تحصیلی98-99 بود که پس از اجراء آزمون تشخیصی جهت شناسایی دانشآموزان دارای اضطراب امتحان، 34 نفر انتخاب و تصادفاً در دو گروه 17 نفرهی کنترل و آزمایش گماشته شدند. پرسشنامهی اضطراب امتحان، مقیاس ذهنآگاهی، پرسشنامهی انعطافپذیری روانشناختی و مقیاس تابآوری، به عنوان پیشآزمون توسط دو گروه تکمیل شد و بعد از 9 جلسهی آموزش اضطراب امتحان، مجدداً به عنوان پسآزمون در اختیار دو گروه قرار گرفت. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان داد آموزش اضطراب امتحان بر بهبود انعطافپذیری روانشناختی و تابآوری مؤثر است اما تأثیری معناداری بر ذهنآگاهی مشاهده نشد. این نتایج، کاربردهای ضمنی برای معلمان و دستاندرکاران آموزش دارد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر مدیریت استرس و مهارتهای حل مسئله مادران دار ای کودکان کمتوان ذهنی 7 تا 12 سال در شهرستان نجفآباد بود. طرح پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. دراین پژوهش ازروش نمونه گیری چکیده کامل
هدف پژوهش تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر مدیریت استرس و مهارتهای حل مسئله مادران دار ای کودکان کمتوان ذهنی 7 تا 12 سال در شهرستان نجفآباد بود. طرح پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. دراین پژوهش ازروش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. بدین منظور ازبین جامعه آماری این پژوهش که کلیه مادران دارای کودک کم توان ذهنی مشغول به تحصیل در مدرسه ی استثنایی شهید ساربان2 شهرستان نجف آباد در سال 1398-1399بودند، براساس معیارهای ورود وخروج ازپژوهش، تعداد 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دوگروه آزمایش وکنترل جایگزین شدند. ابزار های مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارت بودند از: پرسشنامه ی استاندارد مقياس راهكارهاي مديريت استرس كوبين و همكاران (۱۹۹۰)، پرسشنامه حل مسئله هپنروپترسون (1982). ﺑﻌﺪ از اﻋﻤﺎل ﻣﺘﻐﯿﺮ ﻣﺴﺘﻘﻞ بر گروه آزمایش، ﻫﺮ دو ﮔﺮوه ﻣﺠﺪدًا ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ آزﻣﻮنﻫﺎ ﻣﻮرد ارزﯾﺎﺑﯽ ﻗﺮار گرفتند؛ نتایج به وسیله نرم افزار spssو روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش مدیریت استرس و افزایش مهارت های حل مسئله مادران در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون تاثیر گذار بوده است و تغییرات گروه آزمایش درمقایسه باگروه کنترل ازنظر آماري معنادارهستند .(P<0/05) هم چنین درمان برمولفه های مدیریت استرس ازجمله ایجادخوش بینی، مدیریت زمان ، فعالیت تفریحی و بدن رادرحالت استراحت قراردادن معنادار بوده است. درمهارت های حل مسئله درمولفه های سبک گرایش- اجتناب وکنترل شخصی معنادار بوده است.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت در رابطه بین هویت ورزشی با عملکرد ورزشی نوجوانان ورزشکار انجام شد. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی نوجوانان پسر 15 تا 18 سال شهرستان گرگان تشکیل دادند و چکیده کامل
این پژوهش با هدف نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت در رابطه بین هویت ورزشی با عملکرد ورزشی نوجوانان ورزشکار انجام شد. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی نوجوانان پسر 15 تا 18 سال شهرستان گرگان تشکیل دادند و تعداد 220 ورزشکار نوجوان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل سه پرسشنامه برای بررسی متغیرهای پژوهش بود. یافته ها نشان داد روابط مثبت معناداری بین هویت ورزشی و انگیزش پیشرفت با عملکرد ورزشی وجود دارد و مدل پژوهش تایید شد و به طور کلی 41 درصد از عملکرد ورزشی توسط هویت ورزشی و انگیزش پیشرفت قابل تبیین می باشد. همچنین متغیرهای هویت ورزشی و انگیزش پیشرفت بر عملکرد ورزشی اثر مستقیم معنادار دارند. نتایج این پژوهش بر ضرورت نقش هویت و بر انگیزش و نهایتا عملکرد ورزشی در ورزشکاران تاکید می نماید.
پرونده مقاله