پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی در رابطة بین معنای زندگی و سلامت روانی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. نمونة پژوهش شامل 337 دانشجو (153پسر، 184دختر) از دانشگاه تهران، در مقاطع تحصیلی لیسانس، فوق لیسانس و دکترا بودند که با روش نمو چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی در رابطة بین معنای زندگی و سلامت روانی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. نمونة پژوهش شامل 337 دانشجو (153پسر، 184دختر) از دانشگاه تهران، در مقاطع تحصیلی لیسانس، فوق لیسانس و دکترا بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه معنای زندگی، سیاهه سلامت روانی و فهرست عواطف مثبت و منفی را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین معنای زندگی با بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی به ترتیب رابطة مثبت و منفی معنادار وجود داشت. تحلیل آماری داده ها نشان داد که عواطف مثبت و منفی در رابطه بین معنای زندگی و سلامت روانی، نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که توجه به معنای زندگی و ارتقا آن در زندگی دانشجویان سبب افزایش بروز عواطف مثبت و درنتیجه افزایش سطح سلامت روانی و کاهش بروز عواطف منفی و سطح درماندگی روانشناختی می شود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، تهیه نسخه فارسی مقیاس سواد سلامت روان (MHLS) اکونور و کیسی (2015) و بررسی ویژگیهای روان سنجی آن بود. به این منظور، 346 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شاهرود در سال تحصیلی 99-98 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به م چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، تهیه نسخه فارسی مقیاس سواد سلامت روان (MHLS) اکونور و کیسی (2015) و بررسی ویژگیهای روان سنجی آن بود. به این منظور، 346 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شاهرود در سال تحصیلی 99-98 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس سواد سلامت روان (2015)، مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفهای روانشناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002) و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. نتایج پایایی مرکب برای تمامی خرده مقیاس ها بیشتر از 5/0 بود که بیانگر پایایی مطلوب مقیاس میباشد. نسبت روایی محتوا بیشتر از 62/0درصد و شاخص روایی محتوا بیشتر از 75/0 درصد بود که نشان از روایی محتوای مناسب مقیاس داشت. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که بار عاملی گویهها بیشتر از 15/0 است و تمام مسیرها از گویهها به متغیر پنهان در سطح. 5/0 معنادار بودند و مقیاس از روایی سازۀ مناسبی برخوردار است. بررسی روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مقیاس دارای ساختار عاملی شامل6 خرده مقیاس است. بررسی روایی همزمان با محاسبه همبستگی این مقیاس با مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفهای روانشناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002)، بیانگر رابطه مثبت بین نمرات مقیاس سواد سلامت روان با این پرسشنامهها بود. نتایج نشانگر آن است که مقیاس سواد سلامت روان ابزاری معتبر و مناسب برای استفاده در جامعه ایران است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط فرزندپروری هلیکوپتری با عملکرد تحصیلی، بهزیستی روانشناختی و سلامت روان در بزرگسالی در حال ظهور بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تربتحیدریه تشکیل داده بود که از بین آنها ۲۱۹ نفر به روش نمو چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط فرزندپروری هلیکوپتری با عملکرد تحصیلی، بهزیستی روانشناختی و سلامت روان در بزرگسالی در حال ظهور بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تربتحیدریه تشکیل داده بود که از بین آنها ۲۱۹ نفر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامه فرزندپروری هلیکوپتری، بهزیستی روانشناختی و سلامت روان استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که بین فرزندپروری هلیکوپتری با بهزیستی روانشناختی و سلامت روان دانشجویان رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0p<). نتیجهگیری: به نظر میرسد که فرزندپروری هلیکوپتری با ایجاد خلل در فرایند طبیعی رشد در اوایل بزرگسالی، بهزیستی روانشناختی و سلامت روان دانشجویان را تحتتأثیر قرار میدهد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطة بین دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری در جمعیت دانشجویی انجام گردید. این مطالعه روی260 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالی هازن وشاور (1987)، چکیده کامل
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطة بین دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری در جمعیت دانشجویی انجام گردید. این مطالعه روی260 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالی هازن وشاور (1987)، مقیاس دلبستگی به خدا روآت و کرک پاتریک (2002)، پرسشنامه تاب آوری کانر ودیویسون (2003) و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ بود. تحلیل داده ها نشان داد، سبک های دلبستگی بزرگسالی (ناایمن اجتنابی و ناایمن دو سوگرا) و سبک های دلبستگی به خدا(ایمن ،ناایمن دوسوگرا و اجتنابی )سهم معنی داری در پیش بینی سلامت روانشناختی دارند. همچنین سبک های دلبستگی ایمن بزرگسالی و ایمن به خدا پیش بینی کننده معنی دار مثبت تاب آوری هستند و سبک های دلبستگی ناایمن بزرگسالی (اجتنابی و دو سوگرا) و دلبستگی ناایمن دو سو گرا به خدا پیش بینی کننده معنیدار منفی تاب آوری می باشد و می توانند از طریق تاب آوری اثر مستقیم و غیرمستقیم روی سلامت روانشناختی داشته باشند. البته دراین بین دلبستگی ایمن به خدا بیشترین واریانس تابآوری را بهصورت مثبت تبیین میکند که نشان میدهد افرادی که دلبستگی ایمن تری به خدا دارند در برخورد با مشکلات روانشناختی، تاب آوری بیشتر داشته و از توان بازسازی بهتری برخوردارند.
پرونده مقاله