پژوهش حاضر با هدف مقايسة اثربخشي رواندرمانگري مثبتنگر گروهي و رواننمايشگري بر نگرش معنوي در زنان مبتلا به درد مزمن صورت پذيرفت. روش پژوهش شبه آزمايشي و جامعة آماري شامل کلية زنان داراي درد مزمن مراجعه کننده به کلينيکِ پارس رويالِ شهر تهران بود که از ميان آنها 45 مراجعه چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مقايسة اثربخشي رواندرمانگري مثبتنگر گروهي و رواننمايشگري بر نگرش معنوي در زنان مبتلا به درد مزمن صورت پذيرفت. روش پژوهش شبه آزمايشي و جامعة آماري شامل کلية زنان داراي درد مزمن مراجعه کننده به کلينيکِ پارس رويالِ شهر تهران بود که از ميان آنها 45 مراجعه کننده با روش نمونه گيري در دسترس به عنوان نمونة آماري برگزيده شده و به سه گروه 15 نفري تقسيم شدند. ابزار پژوهش شامل مقياس نگرش معنوي، پروتوکل روان درمانگري گروهي مثبت نگر و بستة درمانگري روان نمايشگري ميشد، و از روش آماري تحليل کوواريانس نيز براي تحليل داده ها بهره گرفته شد. يافته هاي پژوهش نشانگر اثرگذاري بيشتر روان درمانگري مثبت نگر گروهي نسبت به روان نمايشگري بر نگرش معنوي زنان مبتلا به درد مزمن بود (p<0/01). بر اساس نتايج حاصل از اين پژوهش، روان درمانگري مثبت نگر گروهي نسبت به روان نمايشگري مداخلة تاثيرگذارتري براي تقويت نگرش معنوي زنان مبتلا به درد مزمن در راستاي استفاده از راهکارهاي سازگارانه براي مقابله با رنج درد مزمن و در نتيجه بهبود کيفيت زندگي آنان مي باشد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و رواننمایشگری بر کاهش نشانه های شناختی اضطراب اجتماعی است. پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد. در این تحقیق 60 دانشجوی دارای معیار اضطراب اجتماعی، بهعنوان نمونههای پژوهش در سه گروه 20 چکیده کامل
هدف از پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و رواننمایشگری بر کاهش نشانه های شناختی اضطراب اجتماعی است. پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد. در این تحقیق 60 دانشجوی دارای معیار اضطراب اجتماعی، بهعنوان نمونههای پژوهش در سه گروه 20 نفره؛ دو گروه آزمایش و گروه کنترل بصورت تصادفی تقسیم شدند. گروهها با پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور (2000)، فرم کوتاه پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی لری (1983)، پرسشنامه کانون توجه وودی و همکاران (1997) وپرسشنامه سطوح خود انتقادی تامسون و زوروف (2004) مورد سنجش قرار گرفتند. پس از12 جلسه 2 ساعته مداخله شناختی رفتاری و رواننمایشگری بصورت جداگانه در گروه های آزمایش، مجدداً متغیرهای شناختی فوق مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها نشان داد هر دو مداخله باعث کاهش معنا داری در ترس از ارزیابی منفی، توجه متمرکز بر خود و خود انتقادی در گروه های آزمایش می شوند. این تفاوت بین گروه های آزمون معنادار ظاهر نشد. نتیجه نشان داد هر دو روش در کاهش نشانه-های شناختی اضطراب اجتماعی مؤثرند و میتوانند بصورت جایگزین و بسته به شرایط در دانشجویان مورداستفاده قرار گیرند.
پرونده مقاله