پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی و تاب آوری در زوجین با تعارضات زناشویی انجام شد. این پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماري پژوهش شامل کليه زوجین با تعارضات چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی بر بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی و تاب آوری در زوجین با تعارضات زناشویی انجام شد. این پژوهش آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماري پژوهش شامل کليه زوجین با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم در سال 1400 بود. نمونه آماری شامل 40 زوج دارای تعارضات زناشویی بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی هشت جلسه آموزش 90 دقیقه ای ذهن آگاهی مبتني بر شناخت درمانی دریافت نمودند و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. براي جمع آوري داده ها، از مقیاس تاب آوری کانر-ديويدسون، مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهاني بهداشت و مقیاس بهزیستی روان شناختی ريف و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درماني افزایش معناداری در تاب آوری (01/0>P)، بهزیستی روان شناختی (01/0>P) و کیفیت زندگی (01/0>P) زوجین با تعارضات زناشویی ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دو ماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P). با توجه به يافته هاي اين پژوهش، برنامه آموزشي ذهن آگاهي مبتني بر شناخت درماني مي تواند به عنوان يک روش موثر موجب افزايش بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و کیفیت زندگی شود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی پیشبینی تعارضات زناشویی دانشجویان بر اساس نیازهای اساسی بود. پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل 4 دانشگاه آزاد شهر تهران در سال 1398 بود. حجم نمونه به تعداد 172 دانشجو شامل 131 زن و 4 چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی پیشبینی تعارضات زناشویی دانشجویان بر اساس نیازهای اساسی بود. پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل 4 دانشگاه آزاد شهر تهران در سال 1398 بود. حجم نمونه به تعداد 172 دانشجو شامل 131 زن و 41 مرد با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای و در داخل هر خوشه با استفاده از روش نمونهگیری مبتنی بر هدف، انتخاب شد. دادهها با استفاده از پرسشنامههای تعارضات زناشویی (MCQ) و نیازهای اساسی گلاسر(GBNQ) گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافتهها نشان داد که میان میزان ارضاشدگی و نیازهای اساسی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همبستگی میان تعارضات زناشویی با نیاز به عشق و تعلق خاطر و نیاز به تفریح منفی و معنادار است. همبستگی میان 5 نیاز اساسی مثبت و معنادار است؛ لذا تعارضات زناشویی با استفاده از نیازهای اساسی قابل پیشبینی است.
پرونده مقاله