به دلیل تأثیر فرهنگ بر شکل گیري نگرش به زمان، بررسی مؤلفه های آن در جامعه ایران با شرایط فرهنگی – اجتماعی خاص خود از اهمیت بسیاری برخوردار است. بر همین اساس، با روش کیفی به شیوة مصاحبه گروه کانونی و طرح نظریة داده بنیاد به بررسی چگونگی مفهوم سازی زمان و نگرش به زمان از چکیده کامل
به دلیل تأثیر فرهنگ بر شکل گیري نگرش به زمان، بررسی مؤلفه های آن در جامعه ایران با شرایط فرهنگی – اجتماعی خاص خود از اهمیت بسیاری برخوردار است. بر همین اساس، با روش کیفی به شیوة مصاحبه گروه کانونی و طرح نظریة داده بنیاد به بررسی چگونگی مفهوم سازی زمان و نگرش به زمان از دیدگاه نوجوانان پرداخته شد. شرکت کنندگان در پژوهش 45 نفر (23 پسر و 22 دختر) بین سنین 15 تا 17 با میانگین سنی 20/16 بودند. سه گروه کانونی در مدارس دخترانه و سه گروه کانونی در مدارس پسرانه تشکیل شد. پاسخ های دانش آموزان در رابطه با برداشت آنان از زمان در چهار مقولة ساعت، فشار و محدودیت، ساخته ذهن بودن و استعاره بودن زمان، طبقه بندی شد. نتایج کدگذاری باز و محوری برای دوره های زمانی گذشته، حال و آینده نشان داد که این دوره در فرهنگ ایرانی برای نوجوانان شامل هشت مقوله آیندة مثبت، آیندة منفی، حال لذت گرا، حال منفی، حال آینده نگر، گذشتة مثبت، گذشتة منفی و پذیرش گذشته است. با مقایسه یافته های به دست آمده با پژوهش های دیگر، در مجموع می توان نتیجه گرفت که نگرش به زمان، فرهنگ وابسته است و شرایط فرهنگی - اجتماعی بر نگرش به زمان نوجوانان تأثیر دارد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت بر پاسخ به تنیدگی و علائم افسردگی در نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان دانشآموزان پسر دوره دوم دبیرس چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت بر پاسخ به تنیدگی و علائم افسردگی در نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان دانشآموزان پسر دوره دوم دبیرستانهای شهر اصفهان در سال تحصیلی 6931-5931، 04 نفر با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و بر اساس روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه ذهنآگاهی مثبت به مدت 8 جلسه 09 دقیقهای قرار گرفتند. آزمودنیها توسط سیاهه پاسخ به تنیدگی (کوه، پارک، کیم و چو، 2001) و سیاهة افسردگی بک- نسخه دوم (بک، استیر و براون، 1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاکی از اثربخشی آموزش ذهنآگاهی مثبت بر متغیرهای پاسخ به تنیدگی و نشانههای افسردگی در مراحل پس آزمون و پیگیری بود (10/0>p).
پرونده مقاله
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین روابط ساختاری سبکهای دلبستگی و نشانههای افسردگی اساسی نوجوانان با واسطهگری انعطافپذیری شناختی و تحمل پریشانی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بوده که از طریق الگویابی معادلات ساختاری بر روی 352 نفر نوجوان 13-18 ساله که به روش نمونهگیری چکیده کامل
پژوهش حاضر بهمنظور تعیین روابط ساختاری سبکهای دلبستگی و نشانههای افسردگی اساسی نوجوانان با واسطهگری انعطافپذیری شناختی و تحمل پریشانی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بوده که از طریق الگویابی معادلات ساختاری بر روی 352 نفر نوجوان 13-18 ساله که به روش نمونهگیری در دسترس از جامعه نوجوانان منطقه 1 شهر تبریز انتخاب شدند، انجام گرفت. دادهها با استفاده از مقیاس سبک دلبستگی کولینز و رید، مقیاس افسردگی کوتچر، سیاهه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر گردآوری شدند. دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای پژوهش بیانگر برازش مطلوب مدل فرضی پژوهش بود. بهعلاوه، نتایج نشان داد تحمل پریشانی میتواند بهعنوان عامل میانجی در رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن و ناایمن اجتنابی با نشانههای افسردگی نوجوانان در نظر گرفته شود. از طرفی نتایج نشان داد انعطافپذیری شناختی میتواند رابطه بین سبکهای دلبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و ناایمن اضطرابی با نشانههای افسردگی نوجوانان را میانجیگری نماید. نتایج این پژوهش نشان داد که تحمل پریشانی و انعطاف پذیری شناختی میتوانند رابطه بین سبکهای دلبستگی و نشانه افسردگی اساسی نوجوانان را میانجیگری کنند. از نتایج این پژوهش، میتوان در جهت شناسایی علل افسردگی نوجوانان و تدوین مداخلات درمانی آنان استفاده کرد از جمله مؤلفههای تحمل پریشانی و انعطافپذیری شناختی را به نوجوانان آموزش داد.
پرونده مقاله
<p>هدف پژوهش حاضرشناسایی تجربه‌ی زیسته‌ی نوجوانان تک فرزند بود. این پژوهش کیفی به شیوه‌ی پدیدارشناسی با نمونه‌گیری هدفمند از طریق مصاحبه‌ی نیمه ساختاریافته انجام شد. جامعه‌ی آماری پژوهش حاضر نوجوانان تک فرزند ساکن تهران بودند. فرایند مصاحبه چکیده کامل
<p>هدف پژوهش حاضرشناسایی تجربه‌ی زیسته‌ی نوجوانان تک فرزند بود. این پژوهش کیفی به شیوه‌ی پدیدارشناسی با نمونه‌گیری هدفمند از طریق مصاحبه‌ی نیمه ساختاریافته انجام شد. جامعه‌ی آماری پژوهش حاضر نوجوانان تک فرزند ساکن تهران بودند. فرایند مصاحبه‌ها تا زمان به اشباع رسیدن داده‌ها ادامه پیدا کرد و در نهایت با ۱۴ شرکت‌کننده به اشباع رسید. روش انتخاب شده برای تحلیل داده‌های به دست آمده، روش هفت مرحله‌ای کلایزی بود. یافته های حاصل از پژوهش حاضر چهار طبقه‌ی اصلی ادراک نسبت به خود، تعاملات بین فردی در خانواده، تعاملات بین فردی با دوستان و تعاملات بین فردی در مدرسه را ارائه داد. همچنین 8 زیر طبقه در این پژوهش وجود دارد که 55 سازه‌ی مفهومی از دیگر یافته‌های حاصل از این پژوهش را نشان می‌دهد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اگرچه تک فرزندی دوره‌ای است که می‌تواند برای افراد و به طور خاص نوجوانان مزایایی را به همراه داشته باشد اما درعمل نوجوانان تک فرزند با چالش‌ها و مسائل متعددی روبرو بوده اند. به نظر می‌رسد متخصصین سلامت روان با بهره‌گیری از نتایج این پژوهش می‌توانند به درک عمیق‌تر و بهتری از نوجوانان تک فرزند دست پیدا کنند.</p>
پرونده مقاله