پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و با استفاده از روش آماری مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع همبستگی و با استفاده از روش آماری مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر نوردر سال تحصیلی 1401-1400 بودند؛ و نمونه پژوهش شامل 250 نفر که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند. ایزارپرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه در نظر گرفته شدند عبارت بودند از: پرسشنامه گرایش به مصرف مواد(IAPS)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی (BSNQ؛ گاردیا، دسی و رایان، 2000)، مقیاس کنترل هیجانی (ECQ2) راجر و نشوور (1987). برای تحلیل آماری داده ها از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری(SEM) استفاده شد. نتایج نشان داد نیازهای اساسی روانشناختی هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم از طریق کنترل هیجانی بر گرایش به مصرف مواد مخدر اثر دارد. بطور كلي با توجه به نتايج مي توان گفت كه کنترل هیجانی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی با گرایش به مصرف مواد مخدر در دانش آموزان نقش واسطه ای دارد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی پیشبینی تعارضات زناشویی دانشجویان بر اساس نیازهای اساسی بود. پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل 4 دانشگاه آزاد شهر تهران در سال 1398 بود. حجم نمونه به تعداد 172 دانشجو شامل 131 زن و 4 چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی پیشبینی تعارضات زناشویی دانشجویان بر اساس نیازهای اساسی بود. پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل 4 دانشگاه آزاد شهر تهران در سال 1398 بود. حجم نمونه به تعداد 172 دانشجو شامل 131 زن و 41 مرد با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای و در داخل هر خوشه با استفاده از روش نمونهگیری مبتنی بر هدف، انتخاب شد. دادهها با استفاده از پرسشنامههای تعارضات زناشویی (MCQ) و نیازهای اساسی گلاسر(GBNQ) گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافتهها نشان داد که میان میزان ارضاشدگی و نیازهای اساسی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همبستگی میان تعارضات زناشویی با نیاز به عشق و تعلق خاطر و نیاز به تفریح منفی و معنادار است. همبستگی میان 5 نیاز اساسی مثبت و معنادار است؛ لذا تعارضات زناشویی با استفاده از نیازهای اساسی قابل پیشبینی است.
پرونده مقاله