پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر القای عاطفه مثبت (شادی) بر روی کنش شناختی کلامی در دو تیپ شخصیتی برونگرا و درونگرا انجام شده است. نمونة اولیه شامل 180 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تربیت مدرس می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند و با توجه به نمرة آنها در پرس چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر القای عاطفه مثبت (شادی) بر روی کنش شناختی کلامی در دو تیپ شخصیتی برونگرا و درونگرا انجام شده است. نمونة اولیه شامل 180 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تربیت مدرس می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند و با توجه به نمرة آنها در پرسشنامه شخصیتی آیزنک و برمبنای تحلیل آماری، 30 شرکت کننده (در دو گروه برونگرا و درونگرا) برای مرحلة بعد پژوهش برگزیده شدند. در مرحله بعد یک قطعه فیلم کوتاه برای القای عاطفة مثبت به نیمی از شرکت کنندگان نشان داده شد و به ترتیب تکلیف شناختی کلامی اول و پرسش نامه PANAS از آنها گرفته شد.پس از آن تمامی مراحل قبلی (با یک تکلیف شناختی کلامی موازی) اما این بار با القای عاطفة منفی انجام گردید. برای مابقی شرکت کنندگان روند برعکس انجام شد (ابتدا القای عاطفة منفی و سپس القای عاطفة مثبت). نتایج با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون های t دو گروه وابسته، t دو گروه مستقل و یو من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مشاهدات نشان داد که القای عاطفة مثبت موجب بهبود عملکرد سلاست کلامی می گردد. از سوی دیگر در شرایط القای عاطفة مثبت افراد برونگرا نسبت به افراد درونگرا عملکرد کلامی بهتری دارند. به طور کلی نتایج نشان می دهد که القای عاطفة مثبت بر روی عملکردهای شناختی اثر دارد. همچنین صفات شخصیتی مرتبط با عاطفه همچون برونگرایی می تواند این آثار را تعدیل نماید.
پرونده مقاله