امروزه نیروی انسانی حیاتی ترین عنصر راهبردی و اساسی ترین راه برای افزایش اثربخشی کارایی سازمان محسوب می شود. بنابراین افزایش تربیت شهروندی یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای هر سازمان است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رویکرد واقعیت درمانی و رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ت چکیده کامل
امروزه نیروی انسانی حیاتی ترین عنصر راهبردی و اساسی ترین راه برای افزایش اثربخشی کارایی سازمان محسوب می شود. بنابراین افزایش تربیت شهروندی یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای هر سازمان است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رویکرد واقعیت درمانی و رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تربیت شهروندی در بین کارمندان شهر بوشهر بود. روش پژوهش حاضر از نوع نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماري کلیه کارمندان شهر بوشهر در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر از کارمندان بود که به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و به صورت تصادفي در گروه های آزمایشی (پذیرش و تعهد و واقعيت درماني) و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تربیت شهروندی (تابش، 1391) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که واقعیت درمانی و رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تربیت شهروندی گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل شده اند (001/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که تأثیر رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مشارکت جوئی، مسئولیت پذیری، اعتماد بنفس و تربیت شهروندی به طور معناداري بيشتر از آموزش مبتنی بر واقعیت درمانی بوده است. نتیجه گیری می شود که هر دو روش واقعیت درمانی و پذیرش و تعهد برای بهبود تربیت شهروندی کارمندان مؤثرند و می توان از این مداخلات برای افزایش بهره وری سازمانی سود برد.
پرونده مقاله