هدف از تحقیق حاضر، احصاء عوامل موثر بر ارتقاء تابآوری روانشناختی کارکنان پرستاری بیمارستان خانواده در مبارزه با کووید-19 میباشد. تحقیق حاضر از حیث روش، ترکیبی و از نوع اکتشافی متوالی میباشد. در مرحله کیفی از روش فراترکیب و در مرحله کمی از روش تحقیق پیمایشی استفاده گ چکیده کامل
هدف از تحقیق حاضر، احصاء عوامل موثر بر ارتقاء تابآوری روانشناختی کارکنان پرستاری بیمارستان خانواده در مبارزه با کووید-19 میباشد. تحقیق حاضر از حیث روش، ترکیبی و از نوع اکتشافی متوالی میباشد. در مرحله کیفی از روش فراترکیب و در مرحله کمی از روش تحقیق پیمایشی استفاده گردید. در مرحله کیفی، عوامل ارتقاء تابآوری روانشناختی کارکنان پرستاری در مبارزه با کووید 19 در 3 مقوله اصلی شامل مسئولیت جمعی، شایستگیهای تابآوری و سبک زندگی کاری، 9 مولفه و 33 شاخص احصا گردید. در مرحله کمی روایی و اعتبار سازهای برای کلیه مولفهها بجز حمایت عاطفی علنی و مداوم جمعی تایید گردید. همچنین در رتبهبندی اهمیت هریک از مولفههای تایید شده، شایستگی سرپرستاران در رهبری تیمهای پرستاری، در رتبه اول قرار گرفت. با توجه به اینکه ماهیت بیماریها و چالشهای سلامت عمومی در حال تغییر هست، ضروریست به مسائلی همچون آسیبهای روانشناختی که تاثیر عمیق بر عملکرد کارکنان پرستاری دارند، پرداخته شود و در مدیریت مراقبتهای بالینی نیز استانداردهای جدید متناسب با ماهیت و ویژگیهای بیماریهای همهگیر و نوظهور آینده پیشبینی و اجرا نمود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناخت شیوع مشکلات روانشناختی مادران کودکان مبتلا به کاستیتوجه- بیشفعالی (ADHD) در دوره کووید 19 و نقش حمایت اجتماعی ادراک شده، حل مسئله اجتماعی و تابآوری در پیشبینی آن بود. جامعه آماری شامل کل مادران کودکان ADHD در شهرستانهای ملایر و رشت بود. حجم چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناخت شیوع مشکلات روانشناختی مادران کودکان مبتلا به کاستیتوجه- بیشفعالی (ADHD) در دوره کووید 19 و نقش حمایت اجتماعی ادراک شده، حل مسئله اجتماعی و تابآوری در پیشبینی آن بود. جامعه آماری شامل کل مادران کودکان ADHD در شهرستانهای ملایر و رشت بود. حجم نمونه تعداد 136 مادر کودکان ADHD در رشت و ملایر در سال 1400 بهصورت در دسترس انتخاب شدند. مقیاسهای افسردگی، اضطراب، استرس، حمایت اجتماعی ادراکشده چندبعدی، فرم کوتاه سیاهه حل مسئله اجتماعی تجدیدنظر شده و مقیاس تابآوری را تکمیل کردند. جهت تحلیل دادهها، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج توصیفی نشان داد که از میان مادران 91/41 درصد دارای افسردگی متوسط تا بسیار شدید، 82/58 درصد دارای اضطراب متوسط تا بسیار شدید و 27/49 درصد دارای استرس متوسط تا بسیار شدید بودند. نتایج رگرسیون گام به گام به ترتیب نقش معنادار سبکهای حل مسئله اجتماعی منفی، سبکهای حل مسئله اجتماعی مثبت، تابآوری و حمایت اجتماعی ادراک شده را در پیشبینی مشکلات روانشناختی (افسردگی، اضطراب و استرس) مادران کودکان ADHD در دوره کووید 19 تأیید کرد (01/0>p). بر اساس نتایج، تقویت حمایت اجتماعی و برنامههای روانشناختی مبتنی بر ارتقای حل مسئله اجتماعی و تابآوری برای مادران کودکان ADHD مفید واقع خواهد شد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود که با هدف تعیین رابطه شایستگی اجتماعی-هیجانی با تابآوری تحصیلی، با توجه به نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی و امیدواری تحصیلی در نمونهای از دانشآموزان ایرانی اجرا شد. در این پژوهش 283 نفر دانشآموز رشته علوم انسانی به روش نمونهگیری چکیده کامل
پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود که با هدف تعیین رابطه شایستگی اجتماعی-هیجانی با تابآوری تحصیلی، با توجه به نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی و امیدواری تحصیلی در نمونهای از دانشآموزان ایرانی اجرا شد. در این پژوهش 283 نفر دانشآموز رشته علوم انسانی به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. متغیرها با استفاده از پرسشنامههای شایستگی اجتماعی-هیجانی (زو و ای، 2012)، تابآوری تحصیلی کاسیدی (2016) خودکارآمدی تحصیلی (جمالی و همکاران، 2013) و امیدواری اشنایدر(2000) اندازه گیری شدند. تحلیل آماری دادهها به کمک نرمافزار AMOS و با روش تحلیل مسیر انجام شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد مدل نظری با دادهها برازش مطلوب دارد. به علاوه بین شایستگی اجتماعی-هیجانی با تابآوری (36/0=r)، خودکارآمدی تحصیلی (53/0=r) و امیدواری (47/0=r) با تابآوری تحصیلی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی و امیدواری نیز در رابطه بین این دو متغیر تأیید شد. چشم-انداز این پژوهش ایجاد زمینه برای انجام تحقیقات آزمایشی در راستای متغیرهای پژوهش است تا اثربخشی مداخلات مبتنی بر شایستگی اجتماعی-هیجانی بر تابآوری تحصیلی با در نظر گرفتن متغیرهای تعدیل کننده مورد بررسی قرار گیرد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان راهحلمحور کوتاهمدت بر کیفیت زندگی و تابآوری نوجوانان دختر مبتلا به بیماری قلبی صورت گرفت. روش پژوهش، نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانشآموزان چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان راهحلمحور کوتاهمدت بر کیفیت زندگی و تابآوری نوجوانان دختر مبتلا به بیماری قلبی صورت گرفت. روش پژوهش، نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانشآموزان دختر مبتلا به بیماری قلبی دوره متوسطه دوم مدارس شهر جلفا در سالتحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. 45 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب، و بهصورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروههای آزمایشی، درمان مختص گروه خود را بهترتیب در 8 و 6 جلسه دریافت کردند. گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. ابزارهای اندازهگیری، پرسشنامههای کیفیت زندگی و تابآوری کانر و دیویدسون بودند. دادهها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان راهحلمحور کوتاهمدت در مقایسه با گروه کنترل، کیفیت زندگی و تابآوری نوجوانان دختر مبتلا به بیماری قلبی را در پسآزمون افزایش داد. در مرحله پی گیری، اثر این دو درمان بر کیفیت زندگی و تابآوری ماندگار بود. تأثیر شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان راهحلمحور کوتاهمدت بر کیفیت زندگی و تابآوری بیماران قلبی در مراحل پسآزمون و پی گیری یكسان بود. بهنظر میرسد شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان راهحلمحور کوتاهمدت میتوانند سبب افزایش پذیرش بیماری در بیماران قلبی شوند، از اینرو احتمالاً میتوانند راهبرد درمانی مفیدی برای ارتقای وضعیت روانی بیماران قلبی تلقی شوند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی تاب آوری از سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای تجربه سوگ همسر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن، زنان دارای تجربه سوگ همسر در شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه های پژوهش شامل 200 نفر زن با تجربه سوگ همسر بودند چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی تاب آوری از سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای تجربه سوگ همسر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن، زنان دارای تجربه سوگ همسر در شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه های پژوهش شامل 200 نفر زن با تجربه سوگ همسر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید (RAAS)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (DERS) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (CD- RISD) را پرکردند. برای محاسبه نتایج از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان چند گانه استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بود که بین سبک دلبستگی اجتنابی، سبک دوسوگرا و دشواری در تنظیم هیجان با تابآوری ارتباط منفی معنیداری وجود دارد. همچنین، بین سبک دلبستگی ایمن و تاب آوری رابطه مثبت معنیداری وجود داشت (01/0>p). نتایج رگرسیون همزمان برای پیشبینی تاب آوری بر اساس سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی نشان داد که سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی قدرت پیشبینی تاب آوری را به صورت منفی دارند (01/0>p). بنابراین، سبک دلبستگی ایمن می تواند تابآوری بیشتری را در زنانی که دارای تجربه سوگ همسر هستند پیش بینی کند.
پرونده مقاله