معنا در کار از طریق تاثیر بر اهداف فردی و کاری تاثیرات قابل توجهی بر رابطه متغیرهای مختلف در محیط های کار می-گذارد. اين پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کننده معنا در کار در رابطه خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش کارکنان شعب بانک چکیده کامل
معنا در کار از طریق تاثیر بر اهداف فردی و کاری تاثیرات قابل توجهی بر رابطه متغیرهای مختلف در محیط های کار می-گذارد. اين پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کننده معنا در کار در رابطه خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش کارکنان شعب بانک صادرات در شهر اصفهان بودند که از میان آن ها 243 نفر به شيوه سهل الوصول (در دسترس) انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه خودرهبری (هاوتون و همکاران، 2012)، پرسشنامه معنا در کار (استگر و همکاران، 2012)، پرسشنامه سرمایه عاطفی (گل پرور، 1395) و پرسشنامه سرمایه گذاری جمعی عاطفی (گل پرور، 1397) بودند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحليل رگرسيون سلسله مراتبي تحليل شد. نتایج نشان داد که بین خودرهبری با معنا در کار، سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که معنا در کار رابطه خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی را تعدیل می کند. به این معنی که وقتی معنا در کار بالا است، بین خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p)، ولی وقتی معنا در کار پائین است، بین خود رهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطه معنا داری وجود ندارد (05/0<p). نتایج این پژوهش نشان می دهد که معنا در کار توان بالایی برای تحت تاثیر قرار دادن رابطه خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی دارد.
پرونده مقاله
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطهای عزتنفس سازمانمحور در تأثیر وظیفهشناسی و توافقجویی بر عملکرد وظیفهای و رفتار شهروندی سازمانی بود. نمونهی پژوهش، 234 نفر از کارکنان شرکت ملی حفاری ایران بود که با استفاده از نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. در این پژ چکیده کامل
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطهای عزتنفس سازمانمحور در تأثیر وظیفهشناسی و توافقجویی بر عملکرد وظیفهای و رفتار شهروندی سازمانی بود. نمونهی پژوهش، 234 نفر از کارکنان شرکت ملی حفاری ایران بود که با استفاده از نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. در این پژوهش، از پرسشنامههای استانداردی همچون ویژگیهای شخصیتی (NEO)، عملکرد شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و عزتنفس سازمانمحور و برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیلمسیر استفاده شد. آزمون الگوی پژوهش نشاندهنده برازندگی خوب الگو بود. بررسی تأثیرات مستقیم نشان داد که وظیفهشناسی و توافقجویی تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد وظیفهای، رفتار شهروندی سازمانی و عزتنفس سازمانمحور دارند و عزتنفس سازمانمحور تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد وظیفهای و رفتار شهروندی سازمانی دارد. همچنین، آزمون تأثیرات غیرمستقیم نیز نشان داد که عزتنفس سازمانمحور نقش واسطهای در تأثیر وظیفهشناسی و توافقجویی بر عملکرد وظیفهای و رفتار شهروندی سازمانی دارد. بر این اساس با درنظرگرفتن متغیرهایی همچون وظیفهشناسی، توافقجویی و افزایش عزتنفس سازمانمحور میتوان میزان عملکرد وظیفهای و رفتارهای شهروندی سازمانی را ارتقاء داد.
پرونده مقاله
اين پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندة معنا در کار در رابطة خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی اجرا شد. جامعة آماری آن کارکنان شعب بانک صادرات در شهر اصفهان بودند که از میان آنها 243 نفر به شيوة در دسترس انتخاب و به مقیاس های خودرهبری، معنا در کار، سرم چکیده کامل
اين پژوهش با هدف تعیین نقش تعدیل کنندة معنا در کار در رابطة خودرهبری با سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی اجرا شد. جامعة آماری آن کارکنان شعب بانک صادرات در شهر اصفهان بودند که از میان آنها 243 نفر به شيوة در دسترس انتخاب و به مقیاس های خودرهبری، معنا در کار، سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحليل رگرسيون سلسله مراتبي تحليل شد. نتایج نشان داد که بین خودرهبری با معنا در کار، سرمایه عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطة مثبت و معناداری وجود دارد (0/01>p). نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که معنا در کار رابطة خودرهبری با سرمایة عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی را تعدیل می کند. به این معنی که وقتی معنا در کار بالا است، بین خودرهبری با سرمایة عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطة مثبت و معناداری وجود دارد (0/01>p)، ولی وقتی معنا در کار پائین است، بین خود رهبری با سرمایة عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی رابطة معناداری وجود ندارد (0/05<p). نتایج این پژوهش نشان می دهد که معنا در کار، توان بالایی برای تحت تاثیر قرار دادن رابطة خودرهبری با سرمایة عاطفی و سرمایه گذاری جمعی عاطفی دارد.
پرونده مقاله
<p>هدف پژوهش حاضر مقایسه مقایسه نشخوار خشم و تعارض بین فردی در محیط کار بین کارکنان با و بدون نشانگان افسردگی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی – مقایسه‌ای و از نظر هدف نیز کاربردی بود. جامعه مورد نظر کلیه کارکنان دانشگاه اراک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد چکیده کامل
<p>هدف پژوهش حاضر مقایسه مقایسه نشخوار خشم و تعارض بین فردی در محیط کار بین کارکنان با و بدون نشانگان افسردگی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی – مقایسه‌ای و از نظر هدف نیز کاربردی بود. جامعه مورد نظر کلیه کارکنان دانشگاه اراک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک و دانشگاه پیام نور اراک در سال 1400 بود که بر اساس روش نمونه گیری در دسترس 112 نفر انتخاب شدند و در دو گروه 56 نفری با و بدون نشانگان افسردگی جایگزاری شدند. داده‌ها از طریق تحلیل واریانس چند متغیره و با نرم افزار آماری spss-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین مولفه‌های پس فکرهای خشم، افکار انتقام، خاطره‌های خشم و تعارض با همکار بین دو گروه با و بدون نشانگان افسردگی تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که گروه با نشانگان افسردگی تمامی این مؤلفه‌ها نمرات بالاتری را نسبت به گروه بدون نشانگان افسردگی کسب کرده بودند. بین دو مؤلفه شناختن علت‌ها و تعارض با سرپرست تفاوت معناداری بین این دو گروه مشاهده نشد (05/0p<). می-توان گفت که با شناسایی عوامل تاثیرگذار بر افسردگی در محیط کار (مانند خشم و تعارضات موجود در محیط کار) می‌شود از افسردگی در کارکنان جلوگیری کرد.</p>
پرونده مقاله