هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت بر پاسخ به تنیدگی و علائم افسردگی در نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان دانشآموزان پسر دوره دوم دبیرس چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت بر پاسخ به تنیدگی و علائم افسردگی در نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان دانشآموزان پسر دوره دوم دبیرستانهای شهر اصفهان در سال تحصیلی 6931-5931، 04 نفر با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و بر اساس روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه ذهنآگاهی مثبت به مدت 8 جلسه 09 دقیقهای قرار گرفتند. آزمودنیها توسط سیاهه پاسخ به تنیدگی (کوه، پارک، کیم و چو، 2001) و سیاهة افسردگی بک- نسخه دوم (بک، استیر و براون، 1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاکی از اثربخشی آموزش ذهنآگاهی مثبت بر متغیرهای پاسخ به تنیدگی و نشانههای افسردگی در مراحل پس آزمون و پیگیری بود (10/0>p).
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری بین ذهن آگاهی ورزشی و اضطراب رقابتی با توجه به نقش میانجی راهبردهای تنظیم هیجان بود. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه تحقیق شامل 200 ورزشکار از رشتههای مختلف تیمی و انفرادی بود که بهصورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت نم چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری بین ذهن آگاهی ورزشی و اضطراب رقابتی با توجه به نقش میانجی راهبردهای تنظیم هیجان بود. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه تحقیق شامل 200 ورزشکار از رشتههای مختلف تیمی و انفرادی بود که بهصورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. سه پرسشنامه ذهن آگاهی ورزشی (سینوت و همکاران 2014)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران 2002) و اضطراب رقابتی2 (کاکس و همکاران 2003) مورد استفاده قرار گرفت. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش آماری مدلسازی مسیری- ساختاری با استفاده از نرمافزار PLS2 انجام گرفت. یافتههای تحقیق نشان دادند که بین ذهن آگاهی ورزشی با اضطراب رقابتی ورزشکاران رابطه معکوس معناداری وجود دارد. همچنین ذهن آگاهی ورزشی از طریق راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان با اضطراب رقابتی ورزشکاران ارتباط معناداری دارد. بهطورکلی یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که توجه به مقوله ذهن آگاهی ورزشی حائز اهمیت میباشد. چراکه ذهن آگاهی ورزشی نهتنها بهصورت مستقیم بلکه بهطور غیرمستقیم از طریق راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان بهعنوان متغیر میانجی موجب کاهش اضطراب رقابتی ورزشکاران خواهد شد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر تبیین ذهن آگاهی بر اساس تنظیم هیجان و فعالیت سیستم های بازداری- فعالسازی رفتاری در دانشجویان بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان درسال تحصیلی ۹۸-۹۷ بود. تعداد ۳۷۳ دانشجو به روش ن چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر تبیین ذهن آگاهی بر اساس تنظیم هیجان و فعالیت سیستم های بازداری- فعالسازی رفتاری در دانشجویان بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان درسال تحصیلی ۹۸-۹۷ بود. تعداد ۳۷۳ دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامههای ذهن آگاهی فرایبورگ، سیستم های بازداری- فعالسازی رفتاری کارو و وایت و پرسشنامه راهبرد های تنظیم هیجان گروس و جان روی آنان اجرا شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که سیستم بازداری رفتاری بر ذهن آگاهی اثر مستقیم و منفی دارد(0/01>p) . سیستم فعالسازی رفتاری بر ذهنآگاهی اثر مستقیم و مثبت دارد(0/01>p). ارزیابی مجدد هیجان بر ذهن آگاهی اثر مستقیم و مثبت دارد (0/01>p). سرکوبی هیجان بر ذهنآگاهی اثر مستقیم و منفی دارد(0/01>p). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که سیستم بازداری- فعالسازی رفتاری و ارزیابی مجدد و سرکوبی هیجان متغیرهای هستند که تعیینکنندهی سطوح ذهنآگاهی است. مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با دادهها برخوردار بود.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر تعيين روابط ساختاري بين ذهن آگاهي ورزشي و اضطراب رقابتي با توجه به نقش ميانجي راهبردهاي تنظيم هيجان بود. نمونه تحقيق شامل 200 ورزشکار از رشته هاي مختلف تيمي و انفرادي بود که به صورت داوطلبانه در اين پژوهش شرکت نمودند. و پرسشنامه هاي ذهن آگاهي ورزشي، را چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر تعيين روابط ساختاري بين ذهن آگاهي ورزشي و اضطراب رقابتي با توجه به نقش ميانجي راهبردهاي تنظيم هيجان بود. نمونه تحقيق شامل 200 ورزشکار از رشته هاي مختلف تيمي و انفرادي بود که به صورت داوطلبانه در اين پژوهش شرکت نمودند. و پرسشنامه هاي ذهن آگاهي ورزشي، راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان و سياهه اضطراب رقابتي2 مورد استفاده قرار گرفت. تجزيه وتحليل داده ها با استفاده از روش آماري مدلسازي مسيري- ساختاري با استفاده از نرم افزار PLS2 انجام گرفت. يافته هاي تحقيق نشان دادند که بين ذهن آگاهي ورزشي با اضطراب رقابتي ورزشکاران رابطة معکوس معناداري وجود دارد. همچنين ذهن آگاهي ورزشي از طريق راهبردهاي سازگارانه تنظيم هيجان با اضطراب رقابتي ورزشکاران ارتباط معناداري دارد. به طورکلي يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد که توجه به مقوله ذهن آگاهي ورزشي حائز اهميت مي باشد. چراکه ذهن آگاهي ورزشي نه تنها به صورت مستقيم بلکه به طور غيرمستقيم از طريق راهبردهاي سازگارانه تنظيم هيجان به عنوان متغير ميانجي موجب کاهش اضطراب رقابتي ورزشکاران خواهد شد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر تبيين ذهن آگاهي بر اساس تنظيم هيجان و فعاليت نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري در دانشجويان بود. طرح پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. جامعة آماري اين پژوهش شامل کليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان درسال تحصيلي 98-97 بود. تعداد 373 دانشجو به روش نمو چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر تبيين ذهن آگاهي بر اساس تنظيم هيجان و فعاليت نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري در دانشجويان بود. طرح پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. جامعة آماري اين پژوهش شامل کليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان درسال تحصيلي 98-97 بود. تعداد 373 دانشجو به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و پرسشنامههاي ذهن آگاهي فرايبورگ، نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري کارو و وايت و پرسشنامه راهبردهاي تنظيم هيجان گروس و جان روي آنان اجرا شد. براي تحليل دادهها از ضريب همبستگي پيرسون و مدل يابي معادلات ساختاري استفاده شد. نتايج نشان داد که نظام بازداري رفتاري بر ذهن آگاهي اثر مستقيم و منفي دارد (0/01>p). نظام فعالسازي رفتاري بر ذهنآگاهي اثر مستقيم و مثبت دارد (0/01>p). ارزيابي مجدد هيجان بر ذهن آگاهي اثر مستقيم و مثبت دارد (0/01>p). سرکوبي هيجان بر ذهن آگاهي اثر مستقيم و منفي دارد (0/01>p). بر اساس يافته ها مي توان نتيجه گرفت که نظام بازداري- فعالسازي رفتاري و ارزيابي مجدد و سرکوبي هيجان متغيرهاي هستند که تعيينکنندة سطوح ذهن آگاهي است. مدل پيشنهادي از برازش مطلوبي با داده ها برخوردار بود.
پرونده مقاله
مشکلات غذاخوردن کودکان، به عنوان يکي از عوامل مؤثر در رشد و عملکرد، از عوامل متعدد محيطي و ارتباطي تاثير ميپذيرد. از جمله اين عوامل مي توان به مؤلفه هاي روانشناختي مادر و تنظيم هيجانات کودک اشاره نمود. بنابراين هدف اصلي اين پژوهش مدلسازي غذاخوردن کودکان هيجاني براساس مت چکیده کامل
مشکلات غذاخوردن کودکان، به عنوان يکي از عوامل مؤثر در رشد و عملکرد، از عوامل متعدد محيطي و ارتباطي تاثير ميپذيرد. از جمله اين عوامل مي توان به مؤلفه هاي روانشناختي مادر و تنظيم هيجانات کودک اشاره نمود. بنابراين هدف اصلي اين پژوهش مدلسازي غذاخوردن کودکان هيجاني براساس متغيرهاي سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر با نقش واسطه اي تنظيم هيجان کودک بود. در اين پژوهش 250 نفر (150 نفر دختر و 100 نفر پسر) 12 و 13 ساله مدارس شهر اروميه به همراه مادرانشان انتخاب شدند و مادران پرسشنامه هاي غذاخوردن ذهن آگاهي، سبک دلبستگي و باورها را تکميل نمودند. همچنين کودکان نيز پرسشنامه هاي تنظيم هيجان و غذاخوردن هيجاني را تکميل نمودند. نتايج در بخش تحليلي داده ها با نرم افزار SPSS و Lisrel نشان داد سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر و تنظيم هيجان کودک پيش بين کننده معناداري براي غذاخوردن هيجاني کودک هستند. شاخص برازندگي تطبيقي (016/0=RMSEA) و متوسط باقيمانده استاندارد شده (95/0=CFI) مطلوب شدند. اين مدل مشخص مي کند سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر با نقش واسطه اي تنظيم هيجان کودک پيش بين کننده معناداري براي غذا خوردن هيجاني کودک است. با توجه به نتايج بدست آمده مؤلفههاي مادر و کودک در مشکلات غذاخوردن هيجاني کودک تأثير گذار است و در زمينه علل يابي و درمان غذاخوردن کودکان بايد به اين مؤلفه ها نيز توجه نمود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگیهای فرزند (مشکلات رفتاری و مهارتهای اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی با نقش میانجیگر ذهنآگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفیـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دارای کمتوانی ذهنی مدارس ابت چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگیهای فرزند (مشکلات رفتاری و مهارتهای اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی با نقش میانجیگر ذهنآگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفیـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دارای کمتوانی ذهنی مدارس ابتدایی کمتوانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 99ـ1398، و مادران آنها بودند. 298 دانشآموز با نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر (1967)، مقیاس مهارت¬هاي اجتماعی ماتسون (1983)، پرسشنامه پنجوجهی ذهنآگاهی (2006) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1980). دادهها با آمار توصیفی، آزمون¬ همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS23 و AMOS23 تحلیل شدند. نتایج حاکی از همبستگی مثبت معناداری بین مهارتهای اجتماعی و ذهن¬آگاهی با بهزیستی روانشناختی بود. همچنین بین مشکلات رفتاری با بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معناداری وجود داشت. بعلاوه نقش میانجی ذهنآگاهی در رابطه ویژگیهای فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت¬های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). از یافتههای پژوهش چنین استنباط می¬شود که با کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مهارت¬های اجتماعی دانشآموزان در مدراس می¬توان زمینه بهبود بهزیستی روانشناختی مادران آنها را ایجاد نمود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت اضطراب امتحان بر ذهنآگاهی، انعطافپذیری روانشناختی و تابآوری در دانشآموزان دارای اضطراب امتحان بود. پژوهش حاضر از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و جامعهی آماری پژوهش شامل دانشآموزان دختر مقطع متوسطه چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت اضطراب امتحان بر ذهنآگاهی، انعطافپذیری روانشناختی و تابآوری در دانشآموزان دارای اضطراب امتحان بود. پژوهش حاضر از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و جامعهی آماری پژوهش شامل دانشآموزان دختر مقطع متوسطهی اول شهرستان رشت در سال تحصیلی98-99 بود که پس از اجراء آزمون تشخیصی جهت شناسایی دانشآموزان دارای اضطراب امتحان، 34 نفر انتخاب و تصادفاً در دو گروه 17 نفرهی کنترل و آزمایش گماشته شدند. پرسشنامهی اضطراب امتحان، مقیاس ذهنآگاهی، پرسشنامهی انعطافپذیری روانشناختی و مقیاس تابآوری، به عنوان پیشآزمون توسط دو گروه تکمیل شد و بعد از 9 جلسهی آموزش اضطراب امتحان، مجدداً به عنوان پسآزمون در اختیار دو گروه قرار گرفت. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان داد آموزش اضطراب امتحان بر بهبود انعطافپذیری روانشناختی و تابآوری مؤثر است اما تأثیری معناداری بر ذهنآگاهی مشاهده نشد. این نتایج، کاربردهای ضمنی برای معلمان و دستاندرکاران آموزش دارد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی با میانجی گری باورهای لذت بری و قدردانی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر اصفهان در سال 1400 بود که در 5 سال اول زندگی زناشویی شان قر چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی با میانجی گری باورهای لذت بری و قدردانی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر اصفهان در سال 1400 بود که در 5 سال اول زندگی زناشویی شان قرار داشتند که از بین آنها 258 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های کیفیت رابطه زناشویی؛ قدردانی مک کالو و همکاران (2002)؛ ذهن آگاهی براون و رایان (2003) و باورهای لذت بری برایانت (2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مدل-یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج رابطه مثبت و معنادار بین ذهن آگاهی، قدردانی و باورهای لذت بری با کیفیت رابطه زناشویی را نشان دادند (001/0p<). همچنین اثر غیرمستقیم باورهای ذهن آگاهی از طریق باورهای لذت بری و قدردانی بر کیفیت رابطه زناشویی و همچنین اثر غیر مستقیم ذهن آگاهی بر قدردانی از طریق باورهای لذت بری مورد تأیید قرار گرفت (05/0p<). بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و روانشناسان در حوزه خانواده از نتایج این پژوهش برای ارتقا کیفیت زندگی زناشویی و فردی خانواده ها استفاده کنند و با بکارگیری تدابیری جهت ارتقا و استفاده از مهارت های ذهن آگاهی، تجارب باورهای لذت بری و قدردانی جهت افزایش کیفیت رابطه زناشویی در کارهای آموزشی و بالینی خویش به کار گیرند.
پرونده مقاله