هدف پژوهش تعیین رابطه معلم شاگرد و کمک طلبی با نقش واسطهای اهداف پیشرفت و انگیزه پیشرفت بود. جامعه این پژوهش دانشآموزان پایههای هفتم تا نهم شهر تهران است که در سال تحصیلی 99-1398 تحصیل میکردند. نمونه این پژوهش را 317 دانشآموز دختر و پسر تشکیل داد که به روش نمونه چکیده کامل
هدف پژوهش تعیین رابطه معلم شاگرد و کمک طلبی با نقش واسطهای اهداف پیشرفت و انگیزه پیشرفت بود. جامعه این پژوهش دانشآموزان پایههای هفتم تا نهم شهر تهران است که در سال تحصیلی 99-1398 تحصیل میکردند. نمونه این پژوهش را 317 دانشآموز دختر و پسر تشکیل داد که به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای کمکطلبی تحصیلی ریان و پنتریچ، رابطه معلم شاگرد مورای و زوریچ، انگیزه پیشرفت هرمنس و اهداف پیشرفت الیوت و مک گریکور پاسخ دادند. دادهها به روش همبستگی و تحلیل مسیر بررسی شدند. یافتهها نشان داد که اثر مستقیم رابطه معلم شاگرد بر انگیزه پیشرفت و اثر مستقیم تسلط گرایش بر کمکطلبی مثبت و معنادار است. اثر مستقیم عملکرد اجتناب بر کمکطلبی منفی و معنادار بود. اثر غیرمستقیم رابطه معلم شاگرد بر کمکطلبی به واسطه هدف تسلط گرایش و همچنین عملکرد اجتناب مثبت و معنادار بود و همچنین اثر غیرمستقیم رابطه معلم شاگرد بر کمکطلبی به واسطه انگیزه پیشرفت مثبت و معنادار بود. نتایج این پژوهش برای آموزش و پرورش و مراکز آموزش عالی بویژه برای معلمان به منظور افزایش کمکطلبی و رابطه معلم شاگرد و همچنین افزایش انگیزه در میان دانشآموزان مفید خواهد بود.
پرونده مقاله
کودکان با نشانگان داون در زمینه های مختلف زندگی خویش دچار محدودیت های قابل توجهی هستند. در این میان، مهارت های زندگی روزمره ازجمله زمینه هایی است که اهمیت به سزایی جهت موفقیت این کودکان در زندگی دارد. با این حال، مرور شواهد پژوهشی حاکی از آن است که مداخلات کارآمدی چون ب چکیده کامل
کودکان با نشانگان داون در زمینه های مختلف زندگی خویش دچار محدودیت های قابل توجهی هستند. در این میان، مهارت های زندگی روزمره ازجمله زمینه هایی است که اهمیت به سزایی جهت موفقیت این کودکان در زندگی دارد. با این حال، مرور شواهد پژوهشی حاکی از آن است که مداخلات کارآمدی چون برنامه های توانبخشی خانواده محور کمتر در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامۀ توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور بر مهارت های زندگی روزمرۀ دانش آموزان با نشانگان داون انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشآموزان با نشانگان داون شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونۀ پژوهش شامل 30 دانش آموز در دامنۀ سنی 8 تا 12 سال بود که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون رشد اجتماعی واینلند (1980) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که از لحاظ تمامی مؤلفه های مهارت های زندگی روزمره تفاوت معناداری میان گروه آزمایش و کنترل وجود دارد (01/0p<). در نتیجه، می توان برنامۀ توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور را به عنوان مداخله ای مناسب جهت بهبود مهارت های زندگی روزمرۀ دانش آموزان با نشانگان داون پیشنهاد نمود.
پرونده مقاله