• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات بهزیستی روانشناختی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی در رابطه بین معنای زندگی و سلامت روانی
        لیلا محمدی محمد علی بشارت محمدرضا رضازاده مسعود غلامعلی لواسانی
        پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی در رابطة بین معنای زندگی و سلامت روانی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. نمونة پژوهش شامل 337 دانشجو (153پسر، 184دختر) از دانشگاه تهران، در مقاطع تحصیلی لیسانس، فوق لیسانس و دکترا بودند که با روش نمو چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی در رابطة بین معنای زندگی و سلامت روانی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. نمونة پژوهش شامل 337 دانشجو (153پسر، 184دختر) از دانشگاه تهران، در مقاطع تحصیلی لیسانس، فوق لیسانس و دکترا بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه معنای زندگی، سیاهه سلامت روانی و فهرست عواطف مثبت و منفی را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین معنای زندگی با بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی به ترتیب رابطة مثبت و منفی معنادار وجود داشت. تحلیل آماری داده ها نشان داد که عواطف مثبت و منفی در رابطه بین معنای زندگی و سلامت روانی، نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که توجه به معنای زندگی و ارتقا آن در زندگی دانشجویان سبب افزایش بروز عواطف مثبت و درنتیجه افزایش سطح سلامت روانی و کاهش بروز عواطف منفی و سطح درماندگی روانشناختی می شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - رابطة بین سبک دلبستگی و بهزیستی روانشناختی: نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی
        مینا فتحی آشتیانی راضیه شیخ الاسلامی
        پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطة سبک های دلبستگی (ایمن و ناایمن) و بهزیستی روانشناختی با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی انجام شد. نوع مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان 272 نفر از دانشجویان کارشناسی (دختر و پسر) دانشگاه شیراز بودند که به روش تصادفی خوشه ای چ چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطة سبک های دلبستگی (ایمن و ناایمن) و بهزیستی روانشناختی با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی انجام شد. نوع مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی بود. شرکت کنندگان 272 نفر از دانشجویان کارشناسی (دختر و پسر) دانشگاه شیراز بودند که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله‎ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش، مقیاس دلبستگی کولینز و رید (1996)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و سیاهة انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) بودند. داده هاي به دست آمده با روش های ضريب همبستگي پيرسون و تحلیل مسير و با استفاده از نرمافزارهاي SPSS 20 و Amos 22 مورد تجزيه وتحليل قرار گرفت. نتايج به دست آمده نشان داد كه مدل پیشنهادی محقق با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و بين دلبستگي ايمن با بهزيستي روانشناختي، رابطة مثبت و معنادار و بين سبك دلبستگي ناايمن (اضطرابي، اجتنابي) با بهزيستي روانشناختي رابطة منفی و معنادار وجود دارد. همچنین سبک دلبستگی با واسطه گری انعطاف پذیری شناختی، بهزیستی روانشناختی را به صورت غیرمستقیم و به نحو قویتر از مسیر مستقیم، پیش بینی نمود. نتايج پژوهش حاضر مؤيد اين است كه هرچه افراد با دلبستگی ایمن، انعطاف پذیری شناختی بیشتری داشته باشند، بهزيستي روانشناختي بالاتری را تجربه میکنند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - نقش تعدیل کنندۀ ذهن آگاهی در رابطۀ بین افسردگی، اضطراب و تنیدگی با بهزیستی روان شناختی
        مرتضی کشمیری علی فتحی آشتیانی پیوند جلالی
        پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تعدیلکنندۀ ذهنآگاهی در رابطۀ بین افسردگی، اضطراب و تنیدگی با بهزیستی روانشناختی اجرا شد. شرکتکنندگان از بین مراجعهکنندگان به بیمارستان تریتا (شهر تهران) شامل 198 نفر (137 زن و 61 مرد) بودند. مقیاسهای آگاهی و توجه هشیارانه، افسردگی، اضطراب و چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تعدیلکنندۀ ذهنآگاهی در رابطۀ بین افسردگی، اضطراب و تنیدگی با بهزیستی روانشناختی اجرا شد. شرکتکنندگان از بین مراجعهکنندگان به بیمارستان تریتا (شهر تهران) شامل 198 نفر (137 زن و 61 مرد) بودند. مقیاسهای آگاهی و توجه هشیارانه، افسردگی، اضطراب و تنیدگی و بهزیستی روانشناختی ریف را تکمیل کردند. به منظور بررسی نقش تعدیلکنندۀ ذهنآگاهی در رابطۀ بین متغیرهای مستقل (افسردگی، اضطراب و تنیدگی) و متغیرهای وابسته (بهزیستی کلی و خردهمقیاسهای بهزیستی) از روش تحلیل تعدیلکنندگی موجود در افزونۀ تحلیل مسیر v3.0 SSECORP استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد ذهنآگاهی نقش تعدیلکنندۀ معناداری (01/0>p) در رابطۀ بین 1. اضطراب و بهزیستی کلی، 2. اضطراب و خردهمقیاس تسلط بر محیط و همچنین افسردگی و خردهمقیاس تسلط بر محیط، و 3. کلیۀ متغیرهای مستقل و خردهمقیاس رشد شخصی دارد. تحلیلهای تعدیلکنندگی نشان داد که صفت ذهنآگاهی در مورد برخی از مشکلات هیجانی (همچون اضطراب) میتواند در شرایط هیجان بالا و پایین به یک اندازه خوب عمل کند، در حالی که در برخی موارد (مانند افسردگی و تنیدگی) تنها در شرایطی که هیجانهای منفی در سطح خفیف یا متوسط باشند، شاهد اثرات مثبت ذهنآگاهی به عنوان صفت هستیم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - نقش معنویت محیط کاری و تاب آوری در پیشبینی بهزیستی روانشناختی کارکنان
        تورج سپهوند
        پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش معنویت محیط کاری و تاب آوری در پیشبینی بهزیستی روانشناختی کارکنان انجام شد. این پژوهش دارای طرح همبستگی از نوع مطالعة پیش بینی بود. جامعة آماری کلیه کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان مرکزی در سال 95-1394 بود که تعداد 396 نفر از آنها به شیوة چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش معنویت محیط کاری و تاب آوری در پیشبینی بهزیستی روانشناختی کارکنان انجام شد. این پژوهش دارای طرح همبستگی از نوع مطالعة پیش بینی بود. جامعة آماری کلیه کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان مرکزی در سال 95-1394 بود که تعداد 396 نفر از آنها به شیوة تصادفی طبقه ای بر حسب وضعیت استخدامی آنها انتخاب و بررسی گردید. برای گردآوری داده ها، مقیاس های معنويت محیط كاری، تاب آوری و بهزیستی روان شناختی اجرا گردید و داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که معنویت محیط کاری و تاب آوری با داشتن رابطه ای مستقیم و معنادار حدود 14 درصد از واریانس نمرات بهزیستی روانشناختی کارکنان را تبیین کردند، که در این زمینه تاب آوری، سهم معناداری در پیشبینی بهزیستی روانشناختی کارکنان و عامل های آن داشت، اما معنویت محیط کاری، تنها سهم معناداری در پیشبینی عامل پذیرش خود داشت. در نتیجه می توان گفت معنویت محیط کاری و تاب آوری، نقش مهمی در بهزیستی روانشناختی دارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - الگوی ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دانش‌آموزان کم¬توان ذهنی بر اساس ویژگی¬های فرزندشان با میانجی‏گری ذهن¬آگاهی
        طیبه  تازیکی خدامراد مومنی دکتر جهانگیر کرمی غلامعلی افروز
        پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی‌های فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت‌های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانش‌آموزان کم‌توان ذهنی با نقش میانجیگر ذهن‌آگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفی‌ـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش‌آموزان دارای کم‌توانی ذهنی مدارس ابت چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی‌های فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت‌های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانش‌آموزان کم‌توان ذهنی با نقش میانجیگر ذهن‌آگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفی‌ـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش‌آموزان دارای کم‌توانی ذهنی مدارس ابتدایی کم‌توانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 99ـ1398، و مادران آن‌ها بودند. 298 دانش‌آموز با نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر (1967)، مقیاس مهارت¬هاي اجتماعی ماتسون (1983)، پرسشنامه پنج‌وجهی ذهن‌آگاهی (2006) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1980). داده‌ها با آمار توصیفی، آزمون¬ همبستگی پیرسون و مدل‌یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم‌افزارهای آماری SPSS23 و AMOS23 تحلیل شدند. نتایج حاکی از همبستگی مثبت معناداری بین مهارت‌های اجتماعی و ذهن¬آگاهی با بهزیستی روانشناختی بود. همچنین بین مشکلات رفتاری با بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معناداری وجود داشت. بعلاوه نقش میانجی ذهن‌آگاهی در رابطه ویژگی‏های فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت¬های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). از یافته‌های پژوهش چنین استنباط می¬شود که با کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مهارت¬های اجتماعی دانش‌آموزان در مدراس می¬توان زمینه بهبود بهزیستی روانشناختی مادران آن‌ها را ایجاد نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بررسی مقایسه اي رابطه طرحواره هاي ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی و نقش میانجیگر راهبرد هاي تنظیم شناختی هیجان در دو گروه نوجوانان با و بدون سابقه طلاق والدین
        سارا  نادری مسعود غلامعلی لواسانی سوگند قاسم زاده
        هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه اي رابطه طرحواره هاي ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی و نقش میانجیگر راهبرد هاي تنظیم شناختی هیجان در دو گروه نوجوانان با و بدون سابقه طلاق است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و براساس هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوان چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه اي رابطه طرحواره هاي ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی و نقش میانجیگر راهبرد هاي تنظیم شناختی هیجان در دو گروه نوجوانان با و بدون سابقه طلاق است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و براساس هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. 240 نفر دانش آموز با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای، برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره کودکان ریجکبوار و دبو (SIC)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (CERQ) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (RSPWB) بود. برای تحلیل داده‌ها از روش مدل‌یابی معادلات ساختاری و نرم‌افزارهای SPSS-24 و Amos-24 استفاده شد. یافته ها نشان داد رابطه طرحواره‌های ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی منفی و معنادار است. همچنین، رابطه طرحواره‌های ناسازگار اولیه با راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان منفی و معنادار است و رابطه طرحواره‌های ناسازگار اولیه با راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان مثبت و معنادار است. رابطه راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان با بهزیستی روانشناختی مثبت و معنادار است. طرحواره‌های ناسازگار از طریق راهبردهای مثبت تنظیم شناخت اثری معکوس و معنادار بر بهزیستی روانشناختی دارد (β=-0/2,p<0/001). پرونده مقاله