این پژوهش با هدف تعیین روابط باورهای هوشی و خودگردانی در یادگیری با توجه به نقش واسطه ای اهداف پیشرفت و هیجان های تحصیلی به روش تحليل مسير انجام شده است. برای اين منظور 322 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور استان فارس به روش نمونه گيری طبقه ای نسبی ان چکیده کامل
این پژوهش با هدف تعیین روابط باورهای هوشی و خودگردانی در یادگیری با توجه به نقش واسطه ای اهداف پیشرفت و هیجان های تحصیلی به روش تحليل مسير انجام شده است. برای اين منظور 322 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور استان فارس به روش نمونه گيری طبقه ای نسبی انتخاب و به پرسشنامه خودگزارشی متشکل از خرده مقياس های باورهای هوشی، اهداف پيشرفت، هیجان های تحصیلی
و خودگردانی در یادگیری پاسخ دادند. به طور كلی نتایج پژوهش حاکی از اثرات غیر مستقیم و متفاوت باور هوشی ذاتی و افزایشی بر خودگردانی در یادگیری می باشد. به طوری که باور هوشی افزایشی از طریق واسطه گری اهداف تبحری و هیجان های مثبت بر خودگردانی در یادگیری دارای اثر غیر مستقیم و مثبت و باور هوشی ذاتی از طریق واسطه گری اهداف اجتناب-عملکرد، اهداف رویکرد-عملکرد و هیجان های منفی بر خودگردانی در
یادگیری دارای اثر غیر مستقیم و منفی می باشد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی اهداف پیشرفت در رابطه بین نیاز به شناخت و درگیری شناختی بر حسب تعلل ورزی دانش آموزان بود. برای اين منظور 268 نفر (161 دختر و 107 پسر) از دانش آموزان پایه سوم دبیرستا نهای دولتی شهر شیراز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی اهداف پیشرفت در رابطه بین نیاز به شناخت و درگیری شناختی بر حسب تعلل ورزی دانش آموزان بود. برای اين منظور 268 نفر (161 دختر و 107 پسر) از دانش آموزان پایه سوم دبیرستا نهای دولتی شهر شیراز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ای خودگزارشی متشکل از خرده مقياس های نیاز به شناخت، مقیاس اهداف پیشرفت، مقیاس درگيري شناختي و مقیاس تعلل ورزی تحصیلی پاسخ دادند. روش اجرای پژوهش، توصیفی و با توجه به بررسی روابط میان متغیرها در قالب مدل علی تحلیل مسیر، طرح پژوهش همبستگی انتخاب شد. نتايج پژوهش بطور كل ی نشان داد که در یک بافت تحصیلی تعلل ورزی، نیاز به شناخت از طریق واسطه گری اهداف پیشرفت بر راهبردهای شناختی عمیق دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنی دار؛ در حالی که بر راهبردهای شناختی سطحی دارای اثر غیرمستقیم، منفی و معنی دار است. یافته ها همچنین بیانگر آن بود که اثر مستقیم نیاز به شناخت بر اهداف تبحری معنی دار و مثبت و بر اهداف رویکرد- عملکرد و اهداف اجتناب- عملکرد معنی دار و منفی است. در ضمن، اثر هر یک از اهداف پیشرفت بر راهبردهای شناختی، سطحی و عمیق متفاوت بود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش تعیین رابطه معلم شاگرد و کمک طلبی با نقش واسطهای اهداف پیشرفت و انگیزه پیشرفت بود. جامعه این پژوهش دانشآموزان پایههای هفتم تا نهم شهر تهران است که در سال تحصیلی 99-1398 تحصیل میکردند. نمونه این پژوهش را 317 دانشآموز دختر و پسر تشکیل داد که به روش نمونه چکیده کامل
هدف پژوهش تعیین رابطه معلم شاگرد و کمک طلبی با نقش واسطهای اهداف پیشرفت و انگیزه پیشرفت بود. جامعه این پژوهش دانشآموزان پایههای هفتم تا نهم شهر تهران است که در سال تحصیلی 99-1398 تحصیل میکردند. نمونه این پژوهش را 317 دانشآموز دختر و پسر تشکیل داد که به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای کمکطلبی تحصیلی ریان و پنتریچ، رابطه معلم شاگرد مورای و زوریچ، انگیزه پیشرفت هرمنس و اهداف پیشرفت الیوت و مک گریکور پاسخ دادند. دادهها به روش همبستگی و تحلیل مسیر بررسی شدند. یافتهها نشان داد که اثر مستقیم رابطه معلم شاگرد بر انگیزه پیشرفت و اثر مستقیم تسلط گرایش بر کمکطلبی مثبت و معنادار است. اثر مستقیم عملکرد اجتناب بر کمکطلبی منفی و معنادار بود. اثر غیرمستقیم رابطه معلم شاگرد بر کمکطلبی به واسطه هدف تسلط گرایش و همچنین عملکرد اجتناب مثبت و معنادار بود و همچنین اثر غیرمستقیم رابطه معلم شاگرد بر کمکطلبی به واسطه انگیزه پیشرفت مثبت و معنادار بود. نتایج این پژوهش برای آموزش و پرورش و مراکز آموزش عالی بویژه برای معلمان به منظور افزایش کمکطلبی و رابطه معلم شاگرد و همچنین افزایش انگیزه در میان دانشآموزان مفید خواهد بود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه اهداف پیشرفت الیوت و همکاران (2011) در دو گروه دانشآموزان مقطع متوسطه اوّل و مقطع متوسطه دوّم بود. جهت بررسی روایی و اعتبار این پرسشنامه در گروه دانشآموزان دوره اوّل متوسطه، 279 نفر از دانشآموزان این دوره در شهرستان ا چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه اهداف پیشرفت الیوت و همکاران (2011) در دو گروه دانشآموزان مقطع متوسطه اوّل و مقطع متوسطه دوّم بود. جهت بررسی روایی و اعتبار این پرسشنامه در گروه دانشآموزان دوره اوّل متوسطه، 279 نفر از دانشآموزان این دوره در شهرستان اوز واقع در جنوب استان فارس که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به نسخه الکترونیکی پرسشنامههای اهداف پیشرفت (الیوت و همکاران، 2011) و انگیزه درونی (چوی و همکاران، 2010) پاسخ دادند. همچنین، برای بررسی روایی و اعتبار این ابزار در گروه دانشآموزان دوره دوّم متوسطه، 420 نفر از دانشآموزان این دوره در همان شهرستان و سال تحصیلی با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به نسخه الکترونیکی پرسشنامههای اهداف پیشرفت (الیوت و همکاران، 2011)، خودتنظیمی تحصیلی (پینتریچ و دیگروت، 1990) و درگیری تحصیلی (ریو، 2013) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS-16 و AMOS-21 تحلیل شدند. روایی محتوایی، سازه و همگرا پرسشنامه مذکور به ترتیب با استفاده از نظر متخصصان روانشناسی تربیتی، تحلیل عاملی تأییدی و ضرایب همبستگی نمرات مؤلفهها با متغیرهای مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. بهمنظور بررسی اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. متخصصان معرف بودن مادههای پرسشنامه را برای سنجش اهداف پیشرفت موجود در مدل 6 عاملی ارائه شده توسط الیوت و همکاران (2011) تأیید کردند. آزمون مدل اهداف پیشرفت شامل مؤلفههای تکلیفگرایی، تکلیفگریزی، خودگرایی، خودگریزی، دگرگرایی و دگرگریزی تأییدکننده ساختار شش عاملی این پرسشنامه همسو با پژوهش اصلی است. همچنین ارتباط منطقی مؤلفههای اهداف پیشرفت با متغیرهای مرتبط از روایی همگرای این پرسشنامه حکایت دارد. علاوه بر آن ضرایب آلفای کرونباخ تأییدکننده اعتبار پرسشنامه است. در مجموع، یافتههای پژوهش نشان میدهد که نسخه فارسی پرسشنامه مذکور از شاخصهای روانسنجی مناسبی برای اندازهگیری 6 مؤلفه اهداف پیشرفت در دو گروه دانشآموزان دوره اوّل و دوّم متوسطه برخوردار است و کارایی لازم را برای اندازهگیری اهداف پیشرفت دارد.
پرونده مقاله