• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات جنس

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - رشد زبان در کودکان فارسی زبان 6 تا 7 سال
        مهناز دهقان طزرجانی پروین کدیور محمدحسین عبداللهی حمیدرضا حسن آبادی
        هدف از این مطالعه تعیین نقش توانایی های شناختی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، محیط سوادآموزی خانه و ویژگی های جمعیت شناختی در رشد زبان کودکان فارسی زبان بود. جامعه این پژوهش کلیه کودکان 6 تا 7 سال شهر تهران بود که 105 نفر به روش چندمرحله ای انتخاب شدند. مادران این کودکان به دو چکیده کامل
        هدف از این مطالعه تعیین نقش توانایی های شناختی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، محیط سوادآموزی خانه و ویژگی های جمعیت شناختی در رشد زبان کودکان فارسی زبان بود. جامعه این پژوهش کلیه کودکان 6 تا 7 سال شهر تهران بود که 105 نفر به روش چندمرحله ای انتخاب شدند. مادران این کودکان به دو پرسشنامه محیط سوادآموزی خانه و جمعیت شناختی پاسخ دادند و روی کودکان، مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیش دبستانی و آزمون رشد زبان اولیه-ویرایش سوم اجرا شد. نتایج نشان داد که همه مؤلفه های هوش کلامی با مؤلفه های رشد زبان همبستگی مثبت دارد اما در بخش غیرکلامی، تکمیل تصاویر، مازها، طرح هندسی و مکعب ها با برخی از مؤلفه-های رشد زبان همچون واژگان ربطی، واژگان شفاهی، درک دستوری و معناشناسی رابطه مثبت معناداری دارد. به علاوه بین منابع مرتبط با زبان آموزی و سوادآموزی و الگوی مثبت والدین از محیط سوادآموزی خانه با تعدادی از مؤلفه های رشد زبان (مانند واژگان تصویری، واژگان شفاهی و ربطی) رابطه مثبت معناداری وجود داشت. نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس روند نشان داد که تحصیلات والدین و میزان درآمد خانواده موجب بهبود رشد زبان می-شود، اما بین کودکانی که به مهدکودک رفته اند و نرفته اند، در رشد زبان تفاوتی وجود ندارد و در این سن، رشد زبان بین دو جنس متفاوت نیست. درنتیجه، به نظر می رسد هوش کودکان فارسی زبان تا حدودی می تواند رشد زبانشان را پیش بینی کند و درآمد خانواده ها و تحصیلات والدین و همچنین، محیط سوادآموزی خانه بر رشد زبان کودکان فارسی زبان تأثیرگذار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسي رابطه والد کودک در پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي
        سمیه رحیمی مهرداد کلانتری محمدرضا عابدی مرتضی مدرس غروی
        زمينه و هدف: آسيب در رابطه والد کودک يکي از مولفه هاي اصلي در اختلالات رواني است. پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه والد کودک در پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي انجام شد. روش بررسي: طرح پژوهش حاضر، توصيفي- همبستگي بود. جامعة آماري، كلية افراد مبتلا به نار چکیده کامل
        زمينه و هدف: آسيب در رابطه والد کودک يکي از مولفه هاي اصلي در اختلالات رواني است. پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه والد کودک در پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي انجام شد. روش بررسي: طرح پژوهش حاضر، توصيفي- همبستگي بود. جامعة آماري، كلية افراد مبتلا به نارضايتي جنسيتي بودند که براي طي مراحل قانوني تغييرجنسيت به اداره کل پزشکي قانوني خراسان رضوي در سال 1396-1394مراجعه داشتند. نمونه پژوهش 50 زن و 50 مرد مبتلا به نارضايتي جنسيتي بود که بصورت نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و پس از اخذ رضايت نامه آگاهانه پرسشنامه هاي رابطه والد کودک و اختلال هويت جنسي را تکميل نمودند. داده ها با استفاده از روش آماري رگرسيون چندگانه به شيوه همزمان تحليل شدند. سطح معني داري براي آزمون هاي آماري 05/0 بود. يافته ها: بر اساس نتايج تحليل رگرسيون به شيوه همزمان رابطه پدر کودک قادر به پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان تراجنسي نبود. اما رابطه مادر کودک توانست 21 درصد از نارضايتي جنسيتي را در زنان تراجنسي پيش بيني کند و بهترين پيش بين نارضايتي جنسيتي مولفه آزردگي/سردرگمي نقش بود. رابطه پدر کودک قادر به پيش بيني نارضايتي جنسيتي در مردان تراجنسي نبود اما رابطه مادر کودک توانست 44 درصد از واريانس نارضايتي جنسيتي را در مردان تراجنسي پيش بيني کند و بهترين پيش بين نارضايتي جنسيتي عاطفه مثبت و همانندسازي بود. نتيجه گيري: بر اساس يافته هاي پژوهش حاضر ارتباط مختل و آشفته در رابطه والد کودک مي تواند سهم بسزايي در بروز نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تدوین الگوی ساختاری رابطه بین شرایط اقتصادی، سطح تحصیلات، دانش والدین و دریافت آموزش با میانجی گری سبک های فرزند پروری، جو عاطفی، دانش نوجوان و نحوه گذراندن اوقات فراغت با مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی در دختران و پسران در دوره بلوغ
        لیلا اکرمی مختار ملک پور احمد عابدی
        هدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی ساختاری رابطه بین شرایط اقتصادی، سطح تحصیلات، دانش والدین و دریافت آموزش با میانجی گری سبک های فرزند پروری، جو عاطفی، دانش نوجوان و نحوه گذراندن اوقات فراغت با مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی در دختران و پسران در دوره بلوغ است. پژوهش چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی ساختاری رابطه بین شرایط اقتصادی، سطح تحصیلات، دانش والدین و دریافت آموزش با میانجی گری سبک های فرزند پروری، جو عاطفی، دانش نوجوان و نحوه گذراندن اوقات فراغت با مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی در دختران و پسران در دوره بلوغ است. پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مدل یابی روابط ساختاری است. جامعه آماری شامل تمام دختران و پسران نوجوان در شهر یزد بودند. با استفاده از روش نمونه‌گيري تصادفي خوشه ی چند مرحله‌اي،200 نفر دختر و پسر سنین 16-12 سال و مادران آن ها انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های سبک ها و ابعاد فرزند پروری (PSDQ)، جو عاطفی خانواده برن (BFECQ)، بررسی اوقات فراغت نوجوان، بررسی آگاهی از تغییرات دوره بلوغ، بررسی وضعیت اقتصادی و تحصیلی، سیستم ارزیابی رفتار کودکان BASC-3)، ویرایش سوم)، فرم والدین(PRS-A)، سیستم بهبود مهارت های اجتماعی(SSIS) و پرسشنامه بررسی دانش جنسی بود. برای آزمون مدل پژوهش از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پژوهش در سطح معناداری 01/0 در بین نوجوانان از برازش مطلوب و مناسب برخوردار می‌باشد. با توجه به نتایج بدست آمده باید گفت که شیوه فرزند پروری والدین و میزان آگاهی آن ها و نوجوانان از ویژگی های دوره بلوغ و تغییرات ایجاد شده در این دوره، جو عاطفی خانواده و نحوه گذراندن اوقات فراغت می تواند در ایجاد و افزایش مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی نوجوانان نقش مهمی داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسي رابطة والد کودک در پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي
        سمیه رحیمی احمدآبادی مهرداد کلانتری محمدرضا عابدی سید مرتضی مدرس غروی
        پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطة والد کودک در پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي انجام شد. طرح پژوهش، توصيفي- همبستگي بود. جامعة آماري، كلية افراد مبتلا به نارضايتي جنسيتي بودند که براي طي مراحل قانوني تغييرجنسيت به اداره کل پزشکي قانوني خراسان رضوي در سال 13 چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطة والد کودک در پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي انجام شد. طرح پژوهش، توصيفي- همبستگي بود. جامعة آماري، كلية افراد مبتلا به نارضايتي جنسيتي بودند که براي طي مراحل قانوني تغييرجنسيت به اداره کل پزشکي قانوني خراسان رضوي در سال 1396-1394مراجعه داشتند. نمونه پژوهش 50 زن و 50 مرد مبتلا به نارضايتي جنسيتي بود که به صورت نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و پس از اخذ رضايت نامه آگاهانه زمينه يابي رابطة والد کودک و پرسشنامه اختلال هويت جنسي را تکميل نمودند. داده ها با استفاده از روش آماري رگرسيون چندگانه به شيوة همزمان تحليل شدند. سطح معني داري براي آزمون هاي آماري 0/05 بود. بر اساس نتايج تحليل رگرسيون به شيوة همزمان، رابطة پدر کودک قادر به پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان تراجنسي نبود. اما رابطة مادر کودک توانست 21 درصد از نارضايتي جنسيتي را در زنان تراجنسي پيش بيني کند و بهترين پيش بين نارضايتي جنسيتي مؤلفه آزردگي/سردرگمي نقش بود. رابطه پدر کودک قادر به پيش بيني نارضايتي جنسيتي در مردان تراجنسي نبود اما رابطه مادر کودک توانست 44 درصد از واريانس نارضايتي جنسيتي را در مردان تراجنسي پيش بيني کند و بهترين پيش بين نارضايتي جنسيتي عاطفه مثبت و همانندسازي بود. بر اساس يافته هاي پژوهش حاضر ارتباط مختل و آشفته در رابطه والد کودک مي تواند سهم بسزايي در بروز نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسی رابطه ساختاری طرحواره های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی خود و عملکرد جنسی با تمایل به روابط فرازناشویی
        مهناز نصیری جونقانی فرهاد اصغری علی پورصفر
        هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه‌ی ساختاری طرحواره‌های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی خود و عملکرد جنسی با تمایل به روابط فرازناشویی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان زن متأهل دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 97-1396 بود که از بین 1200 نفر، 2 چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه‌ی ساختاری طرحواره‌های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی خود و عملکرد جنسی با تمایل به روابط فرازناشویی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان زن متأهل دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 97-1396 بود که از بین 1200 نفر، 250 نفر به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای از بین دانشکده‌ها انتخاب شدند. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش آماری توصیفی و استنباطی، آزمون سوبل، معادلات ساختاری و آزمون همبستگی پیرسون و نرم‌افزارهای اس پی اس اس نسخه 23 و ایموس استفاده شد. نتایج نشان داد که طرحواره‌های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی خود و عملکرد جنسی بر تمایل روابط فرازناشویی اثر داشتند. طبق یافته‌های پژوهش حاضر رابطه طرحواره‌های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی و عملکرد جنسی با تمایل به روابط فرازناشویی مستقیم و به ترتیب برابر با (48/2 = t و 20/0=β)، (68/5 = t و 43/0-= β)، (51/2 = t و 16/0-= β) بود. یافته‌ها همچنین نشان داد طرحواره‌های ناسازگار اولیه اثر غیرمستقیم به‌واسطه‌ی تمایزیافتگی بر تمایل به روابط فرازناشویی داشته است (19/4 =t و 21/0=β) و اثر غیرمستقیم به‌واسطه‌ی عملکرد جنسی بر تمایل به روابط فرازناشویی نداشته است (52/0t= و 01/0=β)، بنابراین وجود رابطه غیرمستقیم بین طرحواره‌های ناسازگار اولیه با تمایل به روابط فرازناشویی با میانجی‌گری عملکرد جنسی رد (p>0.05) و با میانجی‌گری تمایزیافتگی خود تأیید شد (p<0.05). یافته‌ها در کل بیانگر آن است که طرحواره‌های ناسازگار اولیه، تمایزیافتگی خود و عملکرد جنسی در بروز پدیده‌ی خیانت نقش مؤثر دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - نقش واسطه اي سبک هاي فرزندپروري والدين با مشکلات دورة بلوغ
        لیلا اکرمی مختار ملک پور احمد عابدی
        هدف از پژوهش حاضر، تعيين نقش واسطه اي سبک هاي فرزند پروري، جو عاطفي، دانش نوجوان و نحوة گذراندن اوقات فراغت در رابطه بين شرايط اقتصادي، سطح تحصيلات، دانش والدين و دريافت آموزش با مشکلات رفتاري، اجتماعي و دانش جنسي در نوجوانان دختر و پسر در دورة بلوغ بود. جامعة آماري ش چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر، تعيين نقش واسطه اي سبک هاي فرزند پروري، جو عاطفي، دانش نوجوان و نحوة گذراندن اوقات فراغت در رابطه بين شرايط اقتصادي، سطح تحصيلات، دانش والدين و دريافت آموزش با مشکلات رفتاري، اجتماعي و دانش جنسي در نوجوانان دختر و پسر در دورة بلوغ بود. جامعة آماري شامل تمام دختران و پسران نوجوان در شهر يزد بودند. با استفاده از روش نمونهگيري تصادفي خوشة چند مرحلهاي،200 نفر دختر و پسر سنين 16-12 سال و مادران آن ها انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده براي جمع آوري داده ها شامل پرسشنامه هاي «سبک ها و ابعاد فرزند پروري»، «جو عاطفي خانواده برن»، «بررسي اوقات فراغت نوجوان»، «بررسي آگاهي از تغييرات دورة بلوغ»، «بررسي وضعيت اقتصادي و تحصيلي»، «مقياس ارزيابي رفتار کودکان»، فرم والدين (ويرايش سوم)، «نظام بهبود مهارت هاي اجتماعي» و «پرسشنامه بررسي دانش جنسي» بود. براي آزمون مدل پژوهش، از روش تحليل مسير استفاده شد. نتايج نشان داد که متغيرهاي پژوهش داراي همبستگي معني دار با يکديگر هستند(0/01≥p) و مدل پژوهش در سطح معناداري 01/0 در بين نوجوانان از برازش مطلوب و مناسب برخوردار است. اثر مستقيم و غير مستقيم متغيرهاي شرايط اقتصادي، سطح تحصيلات، دانش والدين و دريافت آموزش بر مشکلات رفتاري، اجتماعي و دانش جنسي نوجوانان هم معنادار بود (96/t ≥ 1، 05/0≥p). پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی کیفی ویژگی های دوره تحولی ظهور بزرگسالی در دانشجویان ایرانی: فرهنگ و جنسیت
        محمدعلی نقی زاده نرجس لاری الهه حجازی کیوان صالحی
        هدف پژوهش حاضر شناسايي ويژگي هاي دوره تحوّلي ظهور بزرگسالي (18 تا 29 سال) در دانشجويان ايراني با توجه به عامل جنسيت است. بر اين اساس، با استفاده از نمونه گيري ملاکي، 15 نفر (8 پسر و 7 دختر با ميانگين سني 23/26) از دانشجويان و فارغ التحصيلان دانشگاه ساکن شهر تهران که در چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر شناسايي ويژگي هاي دوره تحوّلي ظهور بزرگسالي (18 تا 29 سال) در دانشجويان ايراني با توجه به عامل جنسيت است. بر اين اساس، با استفاده از نمونه گيري ملاکي، 15 نفر (8 پسر و 7 دختر با ميانگين سني 23/26) از دانشجويان و فارغ التحصيلان دانشگاه ساکن شهر تهران که در سال تحصيلي 1395-96 در بازه سني 18 تا 29 سالگي قرار داشتند انتخاب شده و به صورت انفرادي و با استفاده از مصاحبه نيمه ساختار يافته، مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحليل کيفي داده ها با استفاده از روش پديدارشناسي و راهبرد هفت مرحله اي کُلايزي، به شناسايي هفت ويژگي شامل شکل گيري عامليت، هويت يابي، احساس سردرگمي، خوش بيني نسبت به آينده، ادراک وضعيت بينابيني، بي ثباتي و احساس نياز به صميميت انجاميد. همچنين نتايج پژوهش نشان داد که در برخي زير مقوله هاي مرتبط با شکل گيري عامليت، احساس سردرگمي، بي ثباتي و احساس نياز به صميميت تفاوتهايي ميان دو جنس قابل مشاهده است. نتايج اين پژوهش بر لزوم بازنگري در شناخت از دورة سني جواني در فرهنگ ايراني تأکيد مي کند و رهيافت هايي را در اين باره ارائه مي دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - اثربخشی بسته بومی غنی‌‌سازی روابط زناشویی بر پریشانی جنسی زنان
        مریم سازگار مولود کیخسروانی عفت مرقاتی خویی حمیدرضا توحیدی نیک
        پریشانی جنسی یکی از عوامل مخرب روابط زناشویی است بنابراین، اگر مداخلات مناسب به‌‌کار برده شود، این مشکل جنسی قابل ‌پیشگیری است. هدف از پژوهش تعیین اثربخشی بسته بومی غنی‌سازی روابط زناشویی بر پریشانی جنسی زنان شاغل شهر شیراز بود. روش پژوهش کارآزمایی بالینی با طرح پیش‌‌آز چکیده کامل
        پریشانی جنسی یکی از عوامل مخرب روابط زناشویی است بنابراین، اگر مداخلات مناسب به‌‌کار برده شود، این مشکل جنسی قابل ‌پیشگیری است. هدف از پژوهش تعیین اثربخشی بسته بومی غنی‌سازی روابط زناشویی بر پریشانی جنسی زنان شاغل شهر شیراز بود. روش پژوهش کارآزمایی بالینی با طرح پیش‌‌آزمون و پس‌‌آزمون و پیگیری 8 و 12 هفته‌‌ای همراه با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان متاهل و شاغل در چند ارگان دولتی شهر شیراز در سال 1400 تشکیل داد که 120 نفر از زنان دارای پریشانی جنسی به‌‌صورت روش نمونه‌‌گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند که در نهایت 79 نفر نمونه نهایی را تشکیل داد و 40 نفر در گروه آزمایش و 39 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. تمامی این زنان متقاضی شرکت در جلسات آموزشی غنی‌سازی روابط زوجین (4 جلسه دو ساعته) بودند که به‌صورت هدفمند انتخاب شدند و به‌طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. در این پژوهش از مقیاس پریشانی جنسی (دراگاتیس و همکاران، 2008) برای جمع‌آوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه‌ و تحلیل اطلاعات آماری به‌وسیله نرم‌افزار SPSS-22 در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. یافته‌‌ها نشان داد تفاوت معنادار بین نمرات پریشانی جنسی در مراحل پژوهش وجود دارد و بسته بومی غنی‌‌سازی روابط زناشویی موجب بهبود کیفیت ارتباطات جنسی زوجین و کاهش پریشانی جنسی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. بنابراین بسته بومی غنی‌‌سازی روابط زناشویی نقش بسزایی در ارتقای روابط جنسی زنان داشته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - پنج عامل بزرگ شخصیت در پریشانی روان‌شناختی جمعیت بهبودیافته ازکرونا: نقش تعدیل‌کننده جنسیت
        مائده احدی جعفر  حسنی مهدی اکبری
        شیوع جهانی و بی‌سابقه‌ی بیماری ‌ ‌ COVID-19 همراه با افزایش پریشانی روان‌شناختی در افراد، تهدیدی جدی بر سلامت عمومی محسوب می‌شود. بررسی مدل ساختاری عوامل روان‌شناختی مرتبط با COVID-19، ‌همچنین نپرداختن پژوهش‌های پیشین به این موضوع به شیوه حاضر در این مطالعه اهمیت بسزای چکیده کامل
        شیوع جهانی و بی‌سابقه‌ی بیماری ‌ ‌ COVID-19 همراه با افزایش پریشانی روان‌شناختی در افراد، تهدیدی جدی بر سلامت عمومی محسوب می‌شود. بررسی مدل ساختاری عوامل روان‌شناختی مرتبط با COVID-19، ‌همچنین نپرداختن پژوهش‌های پیشین به این موضوع به شیوه حاضر در این مطالعه اهمیت بسزایی دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسی مدل‌یابی معادلات ساختاری و نقش تعدیل‌کنندگی جنسیت در رابطه‌ی پنج عامل بزرگ شخصیت و پریشانی روان‌شناختی در بهبودیافتگان بستری بیماری COVID-19 (تعداد=705 نفر؛ دامنه‌ سنی 25-80سال، زنان=20%/63 ، میانگین سنی=32/41، انحراف استاندارد=05/11) به شیوه نمونه گیری داوطلبانی و اینترنتی صورت گرفت. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه پنج عامل شخصیت_فرم کوتاه (BFI-S) و مقیاس پریشانی روان‌شناختی (K10) بود. از نرم‌افزار R به‌منظور تحلیل داده‌ها استفاده شد. گشودگی در زنان باعث بالا رفتن پریشانی ولی در مردان باعث کاهش پریشانی شده است و اثر گشودگی روی پریشانی در دو گروه مردان و زنان ازنظر آماری اختلاف معنی‌داری داشته (002/0=P)، همچنین برونگرایی در مردان با کاهش پریشانی همراه بوده است (000/0= P)، بنابراین، جنسیت تعدیل‌گر این روابط می‌باشد. این نتایج با تبیین فرایند ابتلا به پریشانی روان‌شناختی با درنظرگرفتن عوامل شخصیتی و نقش کلیدی جنسیت به‌عنوان تعدیل‌گر و لزوم توجه به رویکردهای مداخله‌ای باهدف کاهش اثرات پریشانی روان‌شناختی به ادبیات پژوهشی می‌افزاید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - مقایسه اثربخشی درمانهای تحریک فراجمجمه ای مغز با جریان مستقیم و رفتاردرمانی شناختی بر اختلال میل جنسی در مردان
        حسین  رنجبر شایان سید محمود  طباطبائی امیر پناه علی
        اختلال میل جنسی را می‌توان کاهش احساسات، افکار و خیال‌پردازی‌های شهوانی تعریف کرد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان‌های تحریک فراجمجمه‌ای مغز با جریان مستقیم و رفتار درمانی شناختی بر اختلال میل جنسی در مردان بود. روش پژوهش از نوع نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و چکیده کامل
        اختلال میل جنسی را می‌توان کاهش احساسات، افکار و خیال‌پردازی‌های شهوانی تعریف کرد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان‌های تحریک فراجمجمه‌ای مغز با جریان مستقیم و رفتار درمانی شناختی بر اختلال میل جنسی در مردان بود. روش پژوهش از نوع نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بودند از مردانی که از مشکل کاهش میل جنسی رنج می‌بردند و به این منظور به مراکز درمانی شهر تبریز مراجعه و تشخیص اختلال کاهش میل جنسی را دریافت کردند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از مردانی که دارای مشکل کاهش میل جنسی بودند، به‌صورت هدف‌مند انتخاب و در سه گروه، شامل گروه آزمایش یک (تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه‌ای مغز)، گروه آزمایش دو (درمان شناختی رفتاری) وگروه کنترل به‌صورت تصادفی ساده جایگزین شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از آزمون هالبرت استفاده شد. از تحلیل کوواریانس تک‌متغیری برای بررسی آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS-26 اقدام شد. میانگین دو گروه تحریک مستقیم فراجمجمه‌ای مغز و درمان شناختی رفتاری نشان داد که درمان‌های تحریک فراجمجمه‌ای با جریان مستقیم و رفتار درمانی شناختی به‌طور معناداری بر کاهش اختلال میل جنسی در مردان مؤثر بودند. همچنین یافته‌ها نشان داد که روش درمان شناختی رفتاری در مقایسه با روش درمانی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه‌ای مغز دارای تأثیر بیشتری است. همین‌طور هر دو روش درماني در کاهش اختلال میل جنسی مردان اثربخش هستند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - اثربخشی روان‌درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان‌های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان دارای علائم کژکاری جنسی
        سیاوش لاجوردی فرشید خسروپور حمید مولایی زرندی
        کژکاری جنسی معمولا با نبود تعادل و ابرازگری هیجانی و کاهش عزت نفس روانشناختی و جنسی همراه است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان‌های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان دارای علائم کژکاری جنسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پ چکیده کامل
        کژکاری جنسی معمولا با نبود تعادل و ابرازگری هیجانی و کاهش عزت نفس روانشناختی و جنسی همراه است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان‌های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان دارای علائم کژکاری جنسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعــه آمــاری زنــان متأهــل مبتلا بــه کــژکاری جنســی بود كـه بـه مراكـز مشـاوره شـهر تهران در فاصله ماه‌های بهمن 1401 تا اردیبهشت 1402 مراجعه کردند. نمونه پژوهش 30 نفر از زنان مبتلا به کژکاری جنسی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه (15 نفره) آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده‌ها از پرسشنامه عملکرد جنسی زنان، شاخص عزت نفس جنسی زنان و آزمون عاطفه خودآگاه استفاده شد. گروه آزمایشی طی 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی مبتنی بر شفقت قرار گرفتند و گروه گواه درمانی دریافت نکرد. داده‌ها با نرم افزار SPSS.24 و با استفاده از تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. نتایج حاصل نشان داد که بین پس آزمون و پیگیری گروه آزمایشی و گواه در نمرات عزت نفس جنسی و هیجان‌های خودآگاه تفاوت معنی‌داری وجود دارد (001/0≥P). بر اساس این نتایج روان‌درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان‌های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان مبتلا به کژکاری جنسی اثربخش است. بنابراین پیشنهاد می‌شود تحقیقات بیشتری در خصوص اثربخشی این رویکرد و مقایسه آن با سایر روش‌های درمان مبتنی بر شواهد در نمونه‌های بزرگتر صورت گیرد. پرونده مقاله